شعر نو.......

درخت بلوط
درخت بلوط

در میان شلوغی‌های بی‌پایان زندگی
در موج بی‌حوصلگی‌های مردم بی‌خیال
در این حوالی سخت و عریان
در این فلات سرد و توخالی
ترجیح می‌دهم درختی بلوطی باشم
که به دست ستمگران ریش‌ریش شده
ترجیح می‌دهم برگی باشم به دست باد
یا شاخه‌ای شکسته در کنج باغ
خسته از آدمی‌زاد...
گوش‌ها تاب شنیدن ندارند
چشم‌ها تاب دیدن ندارند
اینجا، در میان این همه هیاهو

چقدر تنهاست بشریت...

شعر .ناصراعظمی
چقدر تنهاست بشریت...