ناصراعظمی (کارگر)

نان  زحمت
نان زحمت

کارگر معدن نزد دکتر برای معاینه رفت.
دکتر عکس ریه اش را نزدیک روشنای برد .
ريه اش مانندیک چغندر سوخته شده بود.
دکتربالحنی غم زده گفت:چه کردی با ریه ات مرد؟دیگه نباید سیگار بکشی، حتی یک پک هم برات سمه .
مردکه در طول زندگیش لب به دود نزده بود.
خسته وبی رمق درشلوغی خیابان ناشیانه تند تند به سیگار کام میزد

تقدیم به تمام کارگران زحمتکش که این دنیا یک زندگی راحت به آنها بدهکار است....

نویسنده :ناصراعظمی