مقایسه سه حکم دینی و میزان حساسیت در مورد آن‌ها

زندگی امروز ما آمیخته‌ای از سنت‌ها و باورهای چند هزار سال است. باورهای که شاید روح آن‌ها از بین رفته باشد اما هنوز کالبد آن‌ها زنده و حی حاضر است. من در این نوشته به بررسی سه قاعده اجتماعی که از با احکام دینی مرتبط هستند، می‌پردازم. این سه حکم که این روزها سروصدای زیادی به پا کرده‌اند، در رابطه با ورزشگاه رفتن خانم‌ها، لزوم برقراری حجاب و سود بانکی است.

من متخصص دینی نیستم. اینجا تنها چیزی را که درک می‌کنم می‌نویسم.

مقایسه سه حکم در قرآن:

در مورد تعاملات اجتماعی که می‌تواند شامل تماشای بازی و ورزش مردان شود، این طور آمده است: «به مؤمنان بگو چشم‌های خود را از نگاه به نامحرم فرو گیرند و به زنان با ایمان بگو چشم‌های خود را از نگاه هوس‌آلود فروگیرند.» نور ۳۰-۳۱

مسئله‌ای مانند حجاب در قرآن با این عبارت آمده است: «ای پیامبر(ص) به همسران و دختران و زنان با ایمان بگو که روسری‌هایشان را به خود نزدیک سازند این برایشان بهتر است تا به نیک‌نامی شناخته شوند و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند.» احزاب ۵۹

حالا به مسئله ربا خواری در قرآن توجه کنید: «ای کسانی که ایمان آوردید پروای الهی پیشه کنید وآنچه از ربا باقی مانده است رها کنید پس اگر این کار را نکردید بدانید پیکاری از جانب خدا و پیامبر بر ضد شما بر پاست.» بقره ۲۷۸-۲۷۹

خوب به سیاق و مراد آیه دقت کنید: در دو آیه اول خداوند به نرمی ضمن بیان حکم به منافع آن برای فرد و جامعه اشاره دارد. مردان و زنان مؤمن، وظیفه‌دارند از نظر دوختن و خیره شدن به نامحرمان پرهیزند. در آیه سوم خداوند رباخواری را مستقیما جنگ با خود و پیامبرش دانسته است. نکته مهم اینجا است که چشم‌چرانی و بدحجابی گناه کبیره نیست و رباخواری گناه کبیره است.

مقایسه میزان حسیاست اجتماعی بر سه حکم

به ورزشگاه رفتن بانوان. در سال‌های اخیر تماشای ورزش‌های والیبال و فوتبال به شدت مورد توجه رسانه‌ها و مسئولين قرار داشته است چرا که بی‌توجهی به این موضوع می‌توانست خساراتی را به ورزش حرفه‌ای و جایگاه ایران در عرصه بین‌الملل وارد آورد.

سیاست به ورزشگاه رفتن بانوان مبنای مشخصی ندارد چرا که بارها به زنان غیرایرانی اجازه حضور در ورزشگاه داده شده و ایرانی‌ها منع شدند. مگر نه این که ایرانی و غیرایرانی، هر دو تابع قوانین کشور هستند، پس ریشه این تبعیض از کجاست؟ اگر هدف پرهیز از چشم‌چرانی و نگاه‌های خیره باشد، این اعمال می‌تواند در هر مکان عمومی یا خصوصی دیگری نیز انجام شود، پس باید در خیابان، بازار یا هر مکان دیگر را بست؟

موضوع دیگر این که ورزشگاه به طور سنتی فضایی مردانه بوده و شاید منع حضور بانوان حراست از این باور یا حمایت از بانوان باشد. این سوال در ذهن پیش می‌آید که دخترانی که آرایش مردانه دارند و به باشگاه می‌روند، اتفاقی برایشان نمی‌افتد و از آن خاطره‌ای خوشایند یاد می‌کنند؟

زنان سوری در آزادی؛ زنان ایرانی پشت در ورزشگاه
زنان سوری در آزادی؛ زنان ایرانی پشت در ورزشگاه

با این که چند بار بانوان بازی‌های والیبال را مشاهده کردند، باز هم این حساسیت فروکش نکرد. تا نهایتا برای بازی‌های جام جهانی ۲۰۱۸ درهای آزادی به روی بانوان باز شد و برای اولین بار آن‌ها به تماشای مسابقه فوتبال آمدند. این اتفاق ادامه پیدا کرد اما هنوز کشمکش میان مسئولین بر سر ورود بانوان به ورزشگاه و تماشای مسابقه فوتبال مردان ادامه دارد.

لزوم حجاب در جامعه. نوع پوشش در ایران عموما امری عرفی تلقی می‌شده است و افراد به اقتضای شرایط اجتماعی رفتار می‌کردند. کشف حجاب اولین واکنش رسمی و جدی به این موضوع بوده است. واکنش به کشف حجاب اجباری را می‌توان پس از انقلاب مشاهده کرد.

آنچه از عکس‌های انقلاب بر‌می‌آید، افراد با دیدگاه‌ها و پوشش‌های مختلف کنار هم قرار گرفتند. در سال‌های بعد بتدریج حجاب رسمی و اجباری شد.

مسئله حجاب همه ساله موضوع خطبه‌های نمازجمعه است و همه ساله هزینه‌های کلان انسانی و اقتصادی پرداخته می‌شود تا این معضل حل شود و چه بسا بعضا برخوردهای غلط مجریان مستمسکی برای زیر سوال رفتن همه چیز می‌شود.

در منابع دینی در مورد رنگ یا طرح لباس ذکر نشده است با این وجود هنوز حساسیت‌هایی وجود دارد.

کمیته و پس از آن گشت ارشاد وظیفه حراست از آن را دارند، با این وجود عجیب است هنوز قانونی مدونی در مورد بدحجابی و نوع برخورد با متخلفین آن وجود ندارد.


سود بانکی یا ربا. حالا ببینید با رباخواری که صریحا جنگ با خدا اعلام اعلام شده، چطور برخورد شده است. ربا که به تایید همه مراجع در جامعه به وفور یافت می‌شود، مورد اغماض قرار گرفته است. به جز توصیه‌های اخلاقی که هر از گاهی مرجع تقلیدی از سر دلسوزی به زبان می‌آورد کدام نهاد پیگیر ازبین بردن آن است. کدام مرجع یا مسئولی مصرانه خواستار برطرف کردن آن شده است؟ یا کدام تجمع اتفاق افتاده است؟ نه تنها این اتفاق‌ها نیافتاده است، بلکه از نام معصومین و بزرگان دین برای نام موسسات مالی استفاده می‌شود.

خرج کردن از نام معصومین و حراج ارزش‌های اجتماعی
خرج کردن از نام معصومین و حراج ارزش‌های اجتماعی
فقط به یک فقره موسسه مالی ثامن الحجج نگاه کنید که چه تعداد را به خاک سیاه نشاند و کشور را به چه آشوبی کشاند؟

ما می‌دانیم تناسبی میان منش بزرگان دینی و موسسات مالی اقتصادی وجود ندارد. حالا که مبنای محاسبه سود براساس سازوکارهای بازار و طمع‌کارانه و با فریب همراه است، بهتر نیست نام این موسسات را که به جنگ با خدا برخواسته‌اند، بگذاریم قارون، عمروعاص یا یزید. این طور مردم بهتر می‌دانند با چه کسانی طرف هستند.

مشت نمونه خروار

نمونه‌های از چنین موضوعاتی بیشترند. مهریه، مراسمات ازدواج، فساد اداری، شفافیت اقتصادی، احترام به کارگر، ساده‌زیستی و رعایت عدالت اجتماعی نمونه‌های دیگری از ناسازگاری باورها و کنش‌های اجتماعی هستند. مضاف براین اولویت‌ها نیز به درستی درک نشده‌اند. جامعه ما نیاز به یک خانه تکانی دارد.



مطالب مرتبط: