تندخوانی چه اتفاقی در مغز ایجاد می‌کند

بعضی وقت‌ها به انتهای صفحه که می‌رسم از خودم می‌پرسم خوب چی شد؟ اصلا نویسنده می‌خواست چی بگه؟ و برمی‌گردم یه نگاهی به کلمات می‌اندازم تا یه جوری یه داستان از دلش در بیارم! وقتی متن می‌خونم ذهنم همه جا می‌ره. گاهی مثل کارگاه‌های جنایی از لابلای سطور درمی‌آرم که نویسنده چه اغراض پنهانی داشته و کجا خودش رو سانسور کرده. بعضی وقتا در مورد ایده‌های مورد استفاده یا ایده‌های مربوط به متن فکر می‌کنم و گاهی به خاطراتم. بعضی وقت‌ها به فکر اون کسی می‌افتم که دوستش دارم و قراره پیداش کنم و پشت سرش به هزینه‌های زندگی، قیمت ماشین، سیاست‌های دولت و قیمت ارز فکر می‌کنم. حتما یه حکمتی هست که وقتی دارم مطالعه می‌کنم این همه فکر به سرم می‌یاد. بخوام دسته‌بندی کنم سه دسته می‌شند:

  • افکاری که از خاطرات و موضوعات روزمره ناشی می‌شند. گاهی آرزوها، انتظاراتم، شکست‌هام و رویاهای برباد رفته! اگر کسی مریض باشه بهش دعا می‌کنم.
  • یه سری از افکار هم در مورد حواشی متن هستند. این که چه کاربردی داره، نویسنده‌اش کیه؟ و اساسا چقدر این حرف‌ها می‌تونه درست باشه! یعنی همزمان با خوندن نقد و جراحی متن رو هم دارم. به نظرم متن با سفیدخوانی هست که هیجان‌انگیز و پرشور می‌شه!
  • در مورد خود متن هم فکر می‌کنم. در اینجا سروصداهای ذهنم رو کنترل می‌کنم تا بتونم حرف نویسنده رو بهتر بشنوم!

به تجربه فهمیدم که هرچقدر سریع‌تر متن بخونم، ذهنم کمتر پراکنده می‌ره و تمرکزم بیشتره. در این حالت ذهن زمانی نداره که بخواد به هر کوچه پس‌کوچه‌ای سرک بکشه. سرعت مطالعه معمولی در حدود 200 تا 300 کلمه هست؛ در تندخوانی در حدود 3 تا 4 برابر می‌شه. با این اوصاف می‌بینید که زمان زیادی برای هرز گشتن نیست؛ باید مستقیم رفت سر اصل مطلب. 900 تا 1200، 1300 کلمه در دقیقه خواندن با درک مطلب بالای 80% شوخی نیست!

بعضی می‌گویند آرام خواندن لذت‌ش بیشتر است اما در واقع این طور نیست؛ در سرعت‌های بالا ذهن راحت‌تر با شخصیت‌ها همزادپنداری می‌کند و تصویر شفاف‌تری از فضا را تجسم می‌کند. گاهی خیال کرده‌ام یکی از شخصیت‌های داستان دستش را به سمت من دراز کرده تا از من انتقام بگیرد در حالی که فقط دوستم بوده که می‌خواسته مرا به چایی دعوت کند. نه هنوز خل نشده‌ام؛ کمی هم به من حق بدهید! در تندخوانی توجه به پیرامون را کم می‌کند و در عوض ذهن را در فضای داستان و شخصیت‌های آن غرق می‌کند.

این که هنگام تندخوانی چه در مغز می‌گذرد کم و بیش مستقل از مکان مطالعه و نوع متن است. نمی‌شود حکم کلی داد، اما به شخصه معتقدم اگر مهارت تندخوانی رو خوب بلد باشیم حتی در ایستگاه مترو لیورپول هم تمرکزمان را از دست نمی‌دهیم!

ذهن من هنگامی که آرام کتاب می‌خوانم
ذهن من هنگامی که آرام کتاب می‌خوانم