آزمودم دل خود را به هزاران شیوه / هیچ چیزش بجز از وصل تو خشنود نکرد...خدایا ! خودت منو بپذیر.
سه برابر،کمی بیشتر(7)
دوست داشتم کمی از تاریخچه پیاده روی اربعین برایتان بنویسم پس از علامه گوگل کمک گرفتم! 😅
تاریخچه پیاده روی اربعین
شاید تصور کنید که پیاده روی اربعین به تازگی شروع شده و قبل از آن این راهپیمایی بزرگ وجود نداشته است. اما اینطور نیست و برای اثبات آن باید به کتب تاریخی نگاهی بیندازیم. بر اساس احادیث و کتب تاریخی، زیارت امام حسین (علیه السلام) در روز اربعین بسیار سفارش شده است. در سال های ابتدایی پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) این پیاده روی توسط مردم کوفه انجام شد، اما با مخالفت و اقدامات پیشگیرانهی حاکم آن زمان یعنی متوکل عباسی مواجه شد. در سال 247 قمری در یکی از پیاده روی ها بود که به دستور متوکل عباسی، ماموران حکومتی به مردم حمله کردند و در اقدامی شنیع، قبور ائمه را نبش قبر و زمین آن منطقه را شخم زدند.
پس از ظلم های پیاپی متوکل عباسی، جریانات کربلا و واقعه عاشورا در تمام جهان اسلام پخش شد، به شکلی که یکی از علمای شیعه، از مصر به سمت کربلا شروع به پیاده روی کرد. در سال 237 بود که این عالم به نام زید مجنون به کوفه رسید و از کوفه به همراه بهلول به سمت کربلا حرکت کردند.
سخت گیری های متوکل عباسی در سال های بعدی هم به حکام دیگر سرایت داشت و این ظلم به زوار امام حسین(علیه السلام) در طول تاریخ ادامه دار بوده است. در دوره آل بویه و صفویه بود که به علت حکومت شیعه در ایران، کمی از سخت گیری ها بر زائرین کاسته شد. اما پس از آن با روی کار آمدن عثمانی و قدرت گرفتن حکومت آن، سخت گیری ها افزایش پیدا کرد. اما سنت پیاده روی اربعین به کمک شیخ انصاری و محدث نوری، رونق تازه ای گرفت و به نوعی می توان این افراد را بنیان گذار پیاده روی اربعین دانست.
پیاده روی اربعین از چه سالی در ایران شروع شد؟
پیاده روی اربعین در ایران در طول 50 سال گذشته به طور جسته و گریخته پابرجا بوده است. به طوری که مرحوم شیخ احمد کافی نقل می کند در دهه سی به پیاده روی اربعین رفته است. زیارت اربعین با روی کار آمدن حزب بعث در عراق دچار مشکلات عدیده شد و این حزب از حضور زائران ایرانی جلوگیری می کرد. حتی در نتیجهی این اقدامات حزب بعث در سال های 1390، 1395، 1396 و 1397 هجری قمری، افراد زیادی در مسیر پیاده روی از نجف تا کربلا به شهادت رسیدند.
اما پس از سال ها درگیری و ظلم نیروهای بعث، با به پایان رسیدن دوران حکومت صدام حسین و حزب بعث، دولت مردمی عراق بر کار مسلط شد. پس از آن با رایزنی ها و روابط دیپلماتیک مناسب بین دو دولت ایران و عراق، راه برای زائران ایرانی باز تر شد. البته که در سال های ابتدایی هم با وجود تروریست ها و ناامنی های عراق به خصوص در شهرهای کاظمین و سامرا، ایرانیان زیادی به شهادت رسیدند، اما این راه هر ساله امن تر و راحت تر می شود.
شروع میلیونی پیاده روی اربعین، تقریبا از سال 1382 شمسی آغاز شد و با گذشت چند سال در دهه نود به اوج خود رسید. به طوری که در حال حاضر طبق آمار، هر ساله 15 تا 26 میلیون زائر در این پیاده روی شرکت می کنند. با وجود موکب های متعدد ایرانی و عراقی و حتی کشورهای دیگر، مسیر پیاده روی اربعین سهل تر و آسان تر و هزینه های این سفر بسیار کاهش پیدا کرده است.
مسیر پیاده روی اربعین چند کیلومتر است؟
پیاده روی اربعین، از نجف تا کربلا است و اکثریت مردم این مسیر را به عنوان مسیر اصلی انتخاب می کنند. مسیر نجف تا کربلا 1452 عمود دارد که فاصلهی بین هر دو عمود، 50 متر است. البته از حرم امام علی (علیه السلام) تا نقطه آغاز مسیر پیاده روی به سمت کربلا، 200 عمود وجود دارد که با احتساب آنها شما از حرم امام علی (علیه السلام) تا بین الحرمین، 1652 عمو را باید طی کنید. با احتساب این عمودها می توان مسیر پیاده روی اربعین از نجف تا کربلا را حدود 80 کیلومتر دانست.
پ . ن : دوستی فرموده بودند که چند بچه در مسیر پیاده روی اربعین در رود فرات غرق شده اند!!!! همانطور که در تصویر مشاهده می کنید رود فرات در مسیر پیاده روی نجف تا کربلا نیست!!! کاش قبل از اینکه حرف مفت بزنیم کمی هم فکر یا تحقیق کنیم!
پرده ی بیست و هفتم : چرا "سه برابر کمی بیشتر" ؟؟؟
برنامه ی ما یعنی برنامه ریزی تورلیدرمان !😅 برادرم حسین ، پیاده روی شبانه بود. برای همین ساعت 7 غروب از منزل ابواحمد خارج شدیم. از قضا در انتهای کوچه شان شروع مسیر پیاده روی اربعین بود.
توصیف آن فضا آن همه شور و شوق و شکوه و انرژی واقعا مشکل است. از بزرگ و کوچک ، پیر و جوان ، مرد و زن همه حضور داشتند چه آنها که پذیرایی زائرین را انجام می دادند و در موکبها خدمت می کردند و چه جمعیتی که برای پیاده روی آمده بوند. آن همه شکوه و مهربانی بین آدمها، قلبم را گرم می کرد.
همانطور که در بالا برایتان گفتم مسیر پیاده روی از نجف تا کربلا با عمودهایی شماره گذاری شده است. تصورم این بود که برای شب اول 100 ، 150 ، نهایتا 200 عمود را خواهیم رفت.
به عمود 150 رسیدیم. دلم می خواست توقف کنیم . بعد از کمی استراحت ، برادرم پیشنهاد داد که با توجه به اینکه در شب هوا برای پیاده روی مناسب است به پیاده روی مان تا عمود 200 ادامه بدهیم. خواهرم موافق بود. پس من هم باید موافقت می کردم!!! به عمود 200 که رسیدیم ، حسین گفت: "هنوز انرژی داریم ، بیاید 50 عمود دیگه هم بریم" !!!
در عمود 250 ، ما را تشویق به رفتن تا عمود 300 و در عمود 300 ، ما را تشویق به ادامه مسیر تا عمود 350 کرد!!!
خانم و آقایی که شما باشید ، این برادر ما ، هی سرِ ما را شیره مالیده و ما را 50 تا عمود 50 عمود می کشوند و می برد ! رسیدیدم به عمود 500 ! آقا حسین تیر خلاص رو زد و رو به من و خواهرم گفت : خواهرای گلم! محل اقامت بعدی که هماهنگ کردم شهر حیدریه حدود عمود 700 هست!!!
حسین : 😅
من : 😐😮
خواهرم : 🤔
از تصویر خودم در آیینه این پیاده روی حیرت کردم! عمود 200 کجا ؟ عمود 700 کجا؟
چقدر در زندگی ترسیده بودم! چقدر عقب کشیده بودم! چقدر تصور کرده بودم توانم تا عمود 200 بوده ولی می توانستم تا عمود 700 بروم!.....
با اینکه در آن پیاده روی (شهریور 1400) برنامه ای برای نوشتن این سفرنامه نداشتم ولی همان موقع برای سفرم یک نام انتخاب کردم : "سه برابر کمی بیشتر" ......
پرده ی بیست و هشتم : طرحی نو در پیاده روی اربعین!
در عمود 550 به دلیل همزمانی با نماز صبح توقف کردیم تا هم نماز بخوانیم و هم استراحتی کنیم. در این توقف با خانوده ای آشنا شدم که در قالب یک گروه 30 نفره به پیاده روی آمده بودند و از تمامی سنین در گروهشان موجود بود. سر صحبت را باز کردیم . نیمی از اعضای گروه ساکن تهران بودند، آمده بودند قم و نیمه ی دوم در قم به آنها پیوسته بود. پرسیدند از کی پیاده روی را شروع کرده ایم و چند عمود آمده ایم؟ من و خواهر و برادرم در یک بازه ی 10 ساعته حدودا 550 عمود آمده بودیم و این گروه 30 نفره بخاطر تنوع سنی در یک روز تنها 100 عمود آمده بودند.
امیرمحمد یکی از پسرهای نوجوان گروه ، عصبانی شد و گفت : "بفرما! من هی می گم داریم کُند پیش میریم شماها به حرفم گوش نمیدید!" مریم ، خواهر امیرمحمد در حالی که می خندید، رو کرد به من و گفت : "خانم! به بین الحرمین که رسیدید ، سلام ما را به آقا برسانید و بگید انشاءالله ما برای 29 صفر خودمان را به بین الحرمین می رسانیم! اصلا ما می خواهیم سبک جدیدی را در پیاده روی پایه گذاری کنیم!!! "😅😅😅
پ.ن 1: لازم هست نکته ای را یادآوری کنیم. خیلی خوبه اگر مسیر نجف تا کربلا را پیاده روی کرد ولی اجباری نیست و شما می توانید هر چقدر توان دارید پیاده روی کنید و بقیه مسیر را با ماشین طی کنید .
پ.ن 2 : چند روز پیش به حسین گفتم که در حال نوشتن سفرنامه اولین پیاده روی اربعینی که رفتم هستم. پشت لپ تاب نشسته بود و حواسش به متنی که تایپ می کرد بود. سری تکان داد . ادامه دادم : "می دونی اسم سفرنامه را چی گذاشتم؟" همانطور که سرش توی لپ تاب بود ، گفت : "چی؟" ... گفتم : "سه برابر، کمی بیشتر".... باز هم سری تکان داد! ... گفتم : "نمی پرسی چرا؟" .... حسین گفت : "خُب ، چرا؟" ... گفتم : "به این نام و نشان که شما هی سر ما شیره مالیدی و ما را تا عمود 700 بردی!"😂
حسین سرش را از روی لپ تاب بلند کرد و شروع کردن به خندیدن! .... "وای .... وای ... نگو! .... من برای هرکی تعریف می کنم ، باور نمی کنه!"
مطلبی دیگر از این انتشارات
سه برابر،کمی بیشتر(2)
مطلبی دیگر از این انتشارات
سه برابر، کمی بیشتر(3)
مطلبی دیگر از این انتشارات
سه برابر ،کمی بیشتر(1)