چگونگی نوشتن رمان موخای<نشر موج>

بنظر من هر انسانی میتونه در عمرش یک رمان بنویسه که تجربیاتش از زندگی شخصی خودشه .. تمام خاطرات رویاها داستانها از جن و انس میتونه پایه یک داستان خوب باشه...خاطرات من از خانه پدر بزرگم خانه ای که واقعا جن داشت و اینکه پدربزرگ چه کاره بود؟ کاری نداشت ولی همیشه پولدار بود .البته اون موقع برام سوال نبود چون نمی فهمیدم فکر میکردم طبیعیه.. تا پدربزرگ مرد و فقط خونه اش موند . جنگی بین نیروهای شیطان و خدا ...شیطان با کلاس و هنردوست خجالتی و عاشق همسرش اصلا باور نمی کردم اجازه چاپ از ارشاد بگیره خوب ویرایش نکردم همین طوری سریع تایپ کردم و دادم به نشر موج وقتی فهمیدم مجوز گرفته شاخ در آوردم گفتند دیگه نمی توانی تغییرش بدی البته یک 50 صفحه ای ازش غیب شده بود ولی شاکله داستان سر جایش بود.. خلاصه حیف که دیگه نمیتونم توش دست ببرم ذاتم اینجوریه از دوباره کاری بدم میاد ولی خودم کتاب را دوست دارم. در مبارزه خدا و شیطان کی برنده میشه؟ هر جوابی که بدید غلطه.. نیروی سومی هست برتر از خیر وشر. نیروی که جهان را تسخیر کرده است.. این داستان مردی است که قرار است با شیطان از طرف خدا بجنگد ولی خودش خدا باور نیست.. پسر شیطان هم شیطان را قبول ندارد.دو نفری به یک مکاشفه و یک درک متقابل میرسند و مبارزه ای را که مجبورند انجام دهند با بی میلی و اجبار انجام میدهند.. قهرمان این داستان کیست؟ موخای یا فرهاد؟ شما به من بگویید .. به بهترین پاسخ من جایزه نفیس میدهم..