که مرا...

روز ها می آیند و میروند

آیا من و تو او را میبینیم ؟؟

برای یکی سریع و برای دیگری سریع تر

آری این زمان چیزی جز سرعت ندارد

تنها سریع و سریع و سریعتر

شاد بودن در این زمان چگونه است

خندیدن؟

گریه کردن؟

یا تنها بودن؟

این زندگی ما است

این نوری که ما را در خود گرفته

تنها روزنه امید ما است اما..

اما خواهد رفت این ما خواهیم بود

که در تاریکی ها غرق خواهیم شد

اما یک سوال

تاریک بودن در این زمان چگونه است

قضاوت؟

غم های بی امان؟

درد و رنج؟

نه تاریک بودنی هست و نه شاد بودن

آن چیزی که از آن حرف میزنم تنها چیزی ایست که هست

آن پنج حرفی

به راستی او چیست که همه دنبال او هستند

ستاره اوست یا بازیگران مشهور

اسطوره اوست یا قهرمانان یونان

محبوب اوست یا مهربانان عالم

قدرت اوست یا این کشور ها

آری او همه چیز ما است

همه چیز در اوست

او همه چیز ماست...

آیا من او را خواهم دید

شاید آری و شاید نه

ابتدا و انتها اوست

اوست که مرا در آغوش خواهد گرفت

بدون آنکه بگوید آغوش با قاف است یا غین

آری او زندگی است که ما او را نمیبینم

و تنها به افکاری جز او هستیم

ما کجاییم و او کجا ؟؟

آری او همه چیز ماست

او همه چیز ماست...

.

.

.

زندگی...