مهندس عمران؛ پادکست «خوانش کتاب برای انسان خردمند»؛ نویسندهی علمی/تخیلی؛ مترجم و ویراستار؛ گوینده و تهیهکننده رادیو در سالهای دور! عاشق موسیقی، سینما، اخترفیزیک، اتیمولوژی، زبانشناسی و...
عشقبازی من با یک کتاب
این روزها حالِ خوب من عشقبازی با کتابی است که نمیخواهم به این زودی تمام شود! به همین سبب آنقدر آرام آرام میخوانماش، تو گویی عاشقی که پس از سالها به وصال معشوق رسیده و جامهی وی چونانچون گلبرگ گلی صدبرگ، یکییکی از تن لطیف وی به در میکند... عاشقی که در پی وصال نیست، در پی عشقبازی در این لحظه و اینجاست... در Now-here که اگر سر بجنبانی و لحظهی اکنون را نپایی به Nowhere (هیچکجا) بدل میشود...
کتاب این است: انسان خردمند؛ تاریخ مختصر بشر نوشتهی «یووال نوح هراری» که اتفاقاً آشنایی با وی را مدیون یکی از دوستان ناشناختهی ویرگولیام و دستش را از همینجا میفشارم و میبوسم.
در شرح مختصر این کتاب چنین آمده است:
صد هزار سال پیش، دستکم شش گونۀ انسانی بر روی زمین زندگی میکردند. امروز تنها یکی بهجا مانده است:
ما،
انسانهای خردمند (هوموساپینس)
چهطور گونهی ما در نبرد برای سلطه بر دیگران پیروز شد؟
چرا نیاکانِ شکارگر ـ خوراکجوی ما اقدام به ساختن شهرها و برپایی پادشاهیها کردند؟
چگونه به خدایان و ملتها و حقوق بشر ایمان آوردیم،
به پول و کتابها و قوانین اعتماد کردیم،
و خود را بردهی بوروکراسی و مصرفگرایی و حرص و آز برای خوشبختی ساختیم؟
دنیای ما در هزارۀ آینده چه شکلی به خود خواهد گرفت؟
انسان خردمند بهگونهای جسورانه، همهجانبه و بحثانگیز هر آنچه را تا کنون گمان میکردیم در مورد انسان میدانیم به چالش میکشد: افکارمان، رفتارمان، اعمالمان، اقتدارمان... و آیندهمان را.
از همگیمان با هر ایمان و اعتقادی میخواهم که روایتهای زیربنایی جهان را زیر سؤال ببریم، پیشرفتهای گذشته را با دلمشغولیهای کنونی مرتبط کنیم و از نتایج جدلانگیز آن نهراسیم.
دکتر یووال نوح هراری از دانشگاه آکسفورد دکترای تاریخ دارد و در دانشگاه بیتالمقدس تاریخ جهان تدریس میکند.
موضوع اصلی این پژوهش او سؤالات صریحی است همچون:
رابطهی تاریخ و زیستشناسی چیست؟
آیا عدالتی در تاریخ یافت میشود؟
آیا در مسیر تاریخ مردمان سعادتمندتر شدهاند؟
و...
برای آشنایی بیشتر با اندیشهی نویسندهی کتاب، این سخنرانی را از وی در TED ببینید:
این هم مطلب دیگری از من در مورد این کتاب:
مطلبی دیگر از این انتشارات
با کُشتن سه پشه به روشناییِ درون دست مییابید!
مطلبی دیگر از این انتشارات
♦ همیشه نگو «نكن!» ♦
مطلبی دیگر از این انتشارات
اعلامیه های عشقی(بخش سوم:فلسفه!)