هر که خود داند و خدای دلش ، که چه دردیست در کجای دلش...
خود را دریاب
ریرا صدای تمام قاصدک ها رو شنیدم
گفتند نور می آید
و من تمام مسیر
در دِلَم خورشید تازه ای ساختم
تا خواب قاصدک ها تعبیر شود...
اول عید به خودم عیدی دادم و اون دوره ای که میخواستم شرکت کنم رو خریدم
به قول خواهرم من یه اهمال کار حرفه ای هستم
و واقعا هم راست میگه
امروز ۵ روز از بهار گذشت داشتم فکر میکردم کجای کارم
چیکار کردم
و به چی فکر کردم
و چه تلاشی کردم
باید بگم هیچ کاری نکردم?
بله!
البته امروز هنوز تموم نشده باید بشینم یک لیست بنویسم و برنامه ریزی کنم
اینجا هوا طوفانی شده
صدای مسافرای نوروزی که توی مدرسه ی کنار خونمون هستن میاد
بازی میکنن
صدای قهقهشون بلنده
از ته دلم از خدا میخوام
که همیشه شادی و خنده روی لبای همه مردم دنیا باشه
الهی آمین
مطلبی دیگر از این انتشارات
دل نوشته
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرت و پرت نامه | درس میخوانم و درس... و در آخر تنها افسرده ام:*)
مطلبی دیگر از این انتشارات
عشق با چاشنی تلخ