تجربه کاربری و رابط کاربری چیست؟ رابط کاربری و تجربه کاربری به زبان ساده



برای همه ما پیش آمده است که مطلبی را جستجو کنیم و وارد سایتی شویم، اما نتوانیم مطلبی را که به دنبالش بوده‌ایم، پیدا کنیم. در این جاست که اهمیت تجربه کاربری UX و رابط کاربری UI مشخص می شود.

تجربه کاربری مفهومی است که از حوزه طراحی محصول به حوزه طراحی وب‌سایت گسترش پیدا کرده است؛ در چنین نگاهی یک وب‌سایت به عنوان یک محصول در نظر گرفته می‌شود. این محصول (وب‌سایت) مشتریانی (کاربرانی) دارد که از آن استفاده (تعامل) می‌کنند؛ با چنین نگاهی طبیعی است که وب‌سایت یک کسب‌ و کار به عنوان یک محصول یا «نقطه ارتباطی مشتری با محصول» با‌ اهمیت‌ تلقی شده و تعاملات کاربر با سایت باید به نحوی در نظر گرفته شود که بیشترین راحتی و بهره را برای کاربر ایجاد کند. المان‌ها و بخش‌های مختلف که در یک وب‌سایت اجزای این سیستم را تشکیل می‌دهند باید «کاربردپذیری» بالایی داشته و با ایجاد ارزش برای روحِ حیات در کسب‌وکار بدمند.

پیش از ورود به بحث لازم است بدانید: کاربردپذیری یک سایت و اجزای آن چیزی فراتر از یک پوسته گرافیکی و ظاهری بوده و منطق، جریان کار و مکانیسم عمل یک سایت را به عنوان یک «محصول» نشان می‌دهد.

ایجاد خطای کمتر در تعامل با یک کاربر، کارآیی بالا، فراگیری سریع و آسان، قابلیت به یادسپاری، دوست‌داشتنی بودن و تامین رضایت احساسی کاربر، ویژگی‌های کاربردپذیری برای طرای یک تجربه کاربری خوب هستند.

چرا یک وب‌سایت یا اپلیکیشن را دوست داریم؟


به این فکر کنید که چرا یک سایت یا یک اپلیکیشن را دوست دارید؟ به زبان گویاتر، چه ویژگی‌هایی در این سایت باعث شده است که این وب‌سایت یا اپلیکیشن را دوست داشته باشید؟ خب! این می‌تواند بسته به استفاده و منظور شما از یک وب‌سایت متفاوت باشد؛ جمع‌آوری آسان اطلاعاتی که به دنبالش هستید، خرید کالای مورد علاقه‌تان با یک کلیک و تحویل آن درب منزل، ظرف مدتی کوتاه و یا گرفتن پاسخ سوالتان از سایت. همه این‌ها می‌تواند، دلیلی موجه برای علاقه به یک وب‌سایت باشد.

اما شما به عنوان استفاده کننده از وب‌سایت یک طرف و سازندگان یک وب‌سایت هم یک طرف دیگر. آن‌ها به عنوان سازندگان این سایت چه هدفی را در سر می‌پرورانده‌اند؟ در حقیقت قصد و تمایل آن‌ها از خلق این سایت همین بوده که ویژگی‌هایی در آن ارائه دهند که مورد علاقه کاربران باشد. سایتی که به آسانی قابل استفاده باشد، به شکل موثری شما را به اطلاعات مورد نظرتان رهنمون کند یا در حکم مشاوری توانا به شما راهکاری ارائه کند که مرتبط به مشکلتان و موثر در رفعش باشد.


تجربه کاربری UX

نقش تجربه کاربری در تعامل با کاربری:


در چنین رویکردی، تجربه کاربری تمامی فعل و انفعالاتی که منجر به تجربه کلی کاربر از ابعاد مختلف در یک سایت می‌شود را در برمی‌گیرد.این یک تجربه‌ی زنده بوده و شامل ادراک، احساسات و واکنش کاربر به تجربه وب‌سایت و از این طریق تعامل با  محصولات، سیستم و خدمات  یک کسب‌ و کار می‌شود. به هر ترتیب معیارهایی که در تجربه کاربری زیاد به گوش می‌رسد، شامل آسانی استفاده، دسترسی پذیری و راحتی کاربر می‌شوند.



مفهوم اصلی تجربه‌کاربری با «تجربه محصول» ارتباط زیادی دارد، تجربه و طراحی محصول خود وام‌دار مباحثِ طراحی صنعتی است. در حقیقت این کانسپت بیشتر و پیش‌تر در دنیای صنعت و تکنولوژی و محصولات آن شامل گوشی‌های هوشمند، کامپیوترها، نرم‌افزار بوده و اکنون دنیای وب سایت‌ها را نیز در بر گرفته است.

به همین دلیل تجربه کاربری یک جریان و فیلد جدید نیست و پیش از این بنیان‌های آن گذاشته شده و از کاربردهای آن استفاده شده است. البته یک مسئله در این مورد قابل صرف‌نظر کردن نیست و آن این که در نتیجه تحولات شتابناک تکنولوژی، به وجود آمدن انواع تعاملات جدید و شکل‌گیری ترجیحات و علائق جدید برای کاربران، حوزه طراحی تجربه کاربری در حال از سر گذراندن تحولات زیادی است و هر روز ویژگی‌های جدیدی بر آن افزوده می‌شود.

در حقیقت با ملاحظه سلیقه و علائق کاربران امروزی، تغییر ذائقه آن‌ها انکارناشدنی است. اکنون آن‌ها به دنبال راهی می گردند که به سادگی و سرعت نیازهایشان را برطرف کنند و باری از دوششان بردارند. در نتیجه این عوامل از مهمترین معیارهای تجربه کاربری محسوب می‌شوند و همین وابسته بودن به خواست کاربران، تجربه کاربری را متمایز می‌کند.


جدای از این که شما ارتباط مستقیمی با روندهای تکنولوژیک داشته باشید، یا محصولی دیجیتال و اینترنتی ارائه کنید، به عنوان یک کسب وکار اکثر شما دارای وب‌سایت‌هایی هستید که پل ارتباطی شما با مشتریان است و این وب‌سایت باید تجربه خوبی برای این کاربران ارزشمند رقم بزند.

اما رفتار این مشتریان بسیار حساس است، بدون لحظه‌ای درنگ أن‌ها شما را از دایره انتخاب خود حذف می‌کنند اگر سایت شما به اندازه کافی برای استفاده آسان نبوده و برای آن‌ها مفید نباشد. توجه کنید که برای اثبات خود به مخاطب، زمانی کوتاه شاید کمتر از یک دقیقه را فرصت دارید تا او در سایت شما بماند و تصمیم به ترک آن نگیرد. اما بخش‌های مختلف UX شامل چه چیزهایی هستند؟ در حقیقت یک طراح تجربه کاربری به چه منظور استخدام می‌شود؟ او استخدام می‌شود که چه کار کند؟

برای پاسخ واقع‌بینانه به این سوال باید چند سوا دیگر را مطرح کرد:

فرآیندها و اصول UX چه هستند؟

  • خروجی‌های یک طرح َUX چه ویژگی‌هایی دارند؟
  • تجربه‌ی کاربری و رابط کاربری چه تفاوت‌هایی دارند؟
  • بهبود و بهینه‌سازی تجربه کاربری چگونه رقم می‌خورد؟
  • چطور باید یک طراح تجربه ‌‌کاربری شد؟

حالا گام‌به‌گام به این سوالات  پاسخ می‌دهیم:

طراحی تجربه‌کاربری چیست؟


طراحی تجربه کاربری، یک فرایند برای افزایش سطح رضایت کاربر در تعامل با یک محصول، خدمت در سایت یا اپلیکیشن یک وب‌سایت است. این فرایند از طریق بهبود کارکرد، آسانی استفاده و راحتی رقم می‌خورد. طراحی تجربه کاربری به معنای ساخت یک محصول، خدمت، وب‌سایت یا اپلیکیشن با ملاحظه‌ی ارائه‌ی تجربه‌ی معنی‌دار و مرتبط به کاربر است. چند فیلد اصلی در طراحی تجربه‌ی کاربری قابل ملاحظه هستند.

۱. طراحی تعامل:

یکی از زیرمجموعه‌های UX Design طراحی تعامل است. و با توجه به اسم آن به راحتی تعریف می‌شود. طراحی تعامل عبارت است از طراحی، مهندسی و پیش‌بنی تعاملات یک سرویس، محصول و سایت یا اپلیکیشن با مشتریان و کاربران آن. بدیهی است که هدف از طراحی این تعامل باید تامین رضایت بیش از پیش مشتری و کاربر محصول باشد.


۲. طراحی بصری:

طراحی بصری به معنای خلق و به خدمت گرفتنِ  ترسیم‌ها، اشکال، تصاویر و تایپوگرافی، فضا، چیدمان و رنگ برای بهبود تجربه‌ی کاربری است. برای خلق طراحی بصری مناسب، دانستن مبانی هنرهای تجسمی و اصولی مانندِ تعادل، فضا و کنتراست بسیار مهم هستند؛ اگرچه که به کارگیری اشکال هندسی و غیرهندسی، رنگ‌ها و روانشناسی آن، اندازه و دیگر مولفه‌های بصری نیز در خلق خروجی نهایی بسیار مهم هستند.


۳. تحقیقات کاربری:

تحقیقات کاربری بخش دیگری از فرایند طراحی تجربه کاربری هستند. از آنجایی که هدف تامین رضایت کاربران و بهبود تجربه آن‌هاست که در نتجه رعایت خواست آن‌ها رقم می‌خورد، پی بردن به این «خواسته» از طریق تحقیق از خود آن‌ها ممکن می‌شود. پس از آن‌جایی که وب‌سایت شما باید نیاز کاربران را حل نماید، قدم بسیار مهمی برای شما خواهد بود که بدانید کاربران شما دقیقا چه نیازهایی را دارا هستند. و این از طریق تحقیق از کاربران به روش‌های مختلف میسر خواهد بود تا در طراحی تجربه کاربری به جای حدس و شهودهای خودتان از نیازها و علائق کاربر، بتوانید از این مستندات پژوهشی استفاده کنید.


۴. معماری اطلاعات:

معماری اطلاعات دیگر بخش مهم در طراحی تجربه کاربری است. طراحان از معماری اطلاعات برای ساختاردهی و اختصاص برچسب به محتوای سایت استفاده می‌کنند تا کاربران بتوانند به راحتی به اطلاعات مختلف دسترسی داشته و در بخش‌های مختلف سایت جا‌به‌جا شوند. سامان دادن به معماری اطلاعات در تلفن‌های هوشمند، وب‌سایت و اپلیکیشن و حتی مکان‌های فیزیکی که به آن‌ها مراجعه می‌کنیم، کاربرد دارد. استفاده آسان و در دسترس بودن بخش‌های مختلف (مرئی بودن آن‌ها) ۲ عاملی هستند که در نتیجه‌ی یک معماری اطلاعات مناسب کسب می‌شوند.



نقشه‌ی متروی نیویورک را تصور کنید، این یک مثال عالی از طراحی معماری اطلاعات به گونه‌ای است که کاربران به آسانی و روشنی متوجه شوند، چگونه باید از یک مسیر به مسیر دیگری بروند. موسسه معماری اطلاعات می‌گوید: اگر شما در حال درست کردن چیزی برای دیگری هستید، شما در حال خلق معماری اطلاعات هستید.


فرایند طراحی تجربه کاربری:

اما فرایند طراحی تجربه کاربری شامل چه بخش هایی است؟ در حقیقت ۳ مرحله‌ی اصلی وجود دارد:

  1. تحقیق از مخاطبان هدف
  2. درک اهداف کسب وکار و این که این اهداف چگونه کاربران را تحت تاثیر قرار می‌دهند؟
  3. به کارگیری تفکر زمینه‌ای (با توجه به موقعیت‌های مختلف) در خلق تجربه‌ای لذت‌بخش برای کاربر

با توجه به این گفته‌ها و مراحل، طراحی تجربه‌کاربری اصول و باورهایی انسان‌محور دارد، به این معنا که قصد و هدف آن طراحی و ساخت مولفه‌هایی مناسب و معنی‌دار برای تجربه‌ی کاربر به وسیله فرایندهای گفته شده است.

چنین رویکردی به طراحی تجربه‌کاربری، «نیازهای کاربر» را محور اصلی خود قرار می‌دهد. که به طراحی تجربه کاربریِ کاربر محور موسوم است. (User centered Experience design).

این نگاه به ارائه راه‌حل برای حل مشکلات کاربر اتکا می‌کند و برای مطمئن شدن از صحت راه حل‌های ارائه شده و تناسب آن با نیازهای کاربر از نمونه‌های اولیه (پروتوتایپ) استفاده می‌شود تا در هر مرحله، بعد از دریافت بازخورد از کاربر، اطمینان از درستی جریان کار حاصل شود.

نهایتا راه‌حل نهایی ( به عنوان بخشی از سایت، یا طراحی و بهبود بخشی از سایت) در معرض قضاوت کاربر قرار می‌گیرد تا بازخورد نهایی حاصل شود. نکته مهم اینجاست که اگر طراحان تجربه کاربری بتوانند از همان ابتدا مسئله و مشکل یا نحوه‌ی استفاده را از دید یک کاربر ببینند، بسیاری از مشکلات، نواقص و دوباره‌کاری‌ها پیش نخواهد آمد و راه‌حل نهایی کمک بهتری به حل مشکل مخاطب خواهد کرد.


اصول طراحی تجربه‌کاربری:


طراحی تجربه کاربری یک حوزه‌ی پویا و به سرعت در حال تحول است؛ با این حال اصول تجربه کاربری و بنیادهای آن ثابت و دست‌نخورده است؛ اگرچه که طراحان برای شکل گیری یک تعادل بصری در این تجربه تلاش می‌کنند، با این حال نکته اصلی باثبات بودن و شفاف بودن تجربه‌کاربری به عنوان محصول نهایی است. در اینجا قاعده‌ی «کمتر بیشتر است»، (مینی‌مالیسم) حاکم بوده و مهم آن است که در راستای نیازهای کاربر باشد.

در حالی که UX در بسیاری از روندهای تکنولوژیک و جدید ایفای نقش می‌کند و از آن‌ها تاثیر پذیرفته و بر آن‌ها تاثیر می‌گذارد، اصولی از آن به شکلی کلاسیک همچنان حکم‌فرمایی کرده و به طراحان تجربه‌کاربری کمک می‌کند تا با استفاده از این اصول، از یک متدولوژی ماندگار و باثبات بهره‌مند شده و بتوانند با استفاده از آن به مشکلات مختلف نگاهی راهگشا داشته باشند.





اجزای این متدولوژی کلاسیک از این قرارند:

۱. زمینه‌گرایی

لازم است بدانید که کاربر در کدام مرحله از نقشه‌ی سفر قرار دارد، کاربر در تجربه خود از سایت هرگز نباید حس کند که رها شده و به او بی‌اعتنایی می‌شود. کار طرح شما این است که دست کاربر را بگیرد و اجازه ندهد که او در سایت گم شود.

۲.انسان‌گرایی

هیچ کاربری دوست ندارد که احساس کند با یک ماشین روبه‌رو شده و با او تعامل می‌کند. شما زمانی می‌توانید اعتماد مخاطبان‌تان را کسب کنید که شخصیت برند خود را به آن‌ها معرفی کرده و در نتیجه به آن‌ها نزدیک شوید.

۳.مرئی بودن

کاربران وقتی برای تلف کردن ندارند، با یک تجربه‌ی کاربری خوب، کاربر می‌تواند از نقاط مختلف وب‌سایت شما به آسانی به بخش‌های دیگر حرکت کند.

۴.آسان بودن


ایجاد یک رابطه باثبات و سرراست با مخاطب می‌تواند سخت و زمان‌بر باشد. اما گام بسیار اساسی در این مسیر، آن است که تجربه‌ای لذت‌بخش و ساده به آن‌ها ارائه کنید.

۵.ساده بودن

یعنی پرپیرایه و پیچیده نباشید و از بیان توضیحات اضافه خودداری کنید، این راز ساده بودن است. به نکته اصلی دقت کنید؛ این رزوها هیچ‌کس حوصله زیادی نداشته و محدوده و مدت توجه افراد به موارد مختلف بسیار کم شده است.

خروجی‌های طراحی تجربه‌ کاربری:

زمانی که یک پرژه طراحی تجربه کاربری تمام می‌شود، طراح و تیم او فهرستی از خروجی‌های این پروژه را برای مشتری و تیم داخلی ارائه و مرور می‌کنند، آن‌ها فرایندی را که طی کرده‌اند، پرزنت می‌کنند و سعی می‌کنند از ایده‌های خود و روند اجرای آن دفاع کنند. «خروجی‌های تجربه‌ی کاربری» بخش‌های مختلف یک محصول هستند که در مراحل مختلف ایجاد شده‌اند.

این خروجی‌های مختلف در مراحل اولیه، میانی یا پایانی تولید یک محصول (تجربه کاربری) شکل می‌گیرند و به طراحان کمک می‌کنند که به نحو موثرتری ایده‌های طرح و یافته‌های تحقیقات را به محصول به دست آمده مرتبط کرده و برای ذی‌نفعان پروژه مشخص کنند که چگونه پیشنهادات برای تغییرات و بهبودها بر طرح تجربه کاربری تاثیر گذاشته‌اند. اما این خروجی‌ها به شکل متداول و رایجی در ۴ دسته زیر قرار می‌گیرند:

۱.تحقیقات کاربری:


احتیاجات، تمایلات و انگیزه‌های کاربران می‌تواند از طریق چند نوع از تحقیقات کاربری مشخص شود. این اطلاعات می‌تواند از طریق تحقیقات کمی و کیفی که از کاربران انجام می‌شود، حاصل شود. تحقیقات می‌تواند شامل بررسی رفتار کاربر در انجام دادن یک وظیفه خاص در سایت مانند Sign Up کردن باشد یا به فرایندهایی مربوط به خدمات پشتیبانی (تیکت زدن) یا مربوط به فرایندهای تراکنشی مانند اضافه کردن یک محصول به سبد و ثبت سفارش باشد. هدف آن است که اختلاف احتمالی بین حالت فعلی سایت در یک عملکرد مشخص و حالت بهینه آن عملکرد (ایده‌آل)، مشخص شود و برای رسیدن حالت فعلی به حالت ایده‌آل، راه‌حلی با توجه به عملکرد و نظرات کاربر و یا داده‌های حاصل پیدا شود.

پژوهشگران تجربه کاربری حتی ممکن است براساس اطلاعات به دست آمده یک پرسونای خریدار ایجاد کنند. الگویی که از این اطلاعات تحت عنوان پرسونا مشخص می‌شود، به آن‌ها کمک می‌کند متوجه شوند که واقعا چه کاربری سرویس، محصول، سایت یا اپلیکیشن آن‌ها را استفاده کرده و نکات مبهم یا شک وتردیدهای آن‌ها مرتفع شود.


۲. ارزیابی رقبا:


بررسی نقاط ضعف و قوت رقبا یک راه خوب برای آن است که استراتژی تجربه کاربری خود را بهبود بخشید، یک راه عالی برای این کار ساخت گزارشی تحت عنوان «تجزیه و تحلیل» رقبا است. چنین گزارشی باید مشخص کند که رقبا چگونه با کاربرانشان تعامل می‌کنند، چه غفلت‌ها و توانمندی‌های در کار آن‌ها وجود دارد که استفاده از آن‌ها می‌تواند مایه قوت و منبع الهام شما در بهبود تجربه کاربری باشد.

۳. طراحی تعاملی:

یک خروجی از نوع طرح تعاملی، در قالب یک پروتوتایپ ظاهر می‌شود، از این رو دیگران می‌توانند روی این نمونه اولیه نظر دهند و ببینند قرار است واقعا چه اتفاقی برای تعامل با کاربر در سایت رخ دهد. طراحی تعاملی نشان می‌دهد که کاربران چگونه وظایف کلیدی را انجام می‌دهند، اطلاعات می‌گیرند و یا محصول را استفاده می‌کنند.

جریان استفاده و پیدا کردن اطلاعات و اینکه چقدر محصول به آسانی قابل استفاده است به طراحی تعاملی باز می‌گردد. البته اگر می‌خواهید پروتوتایپ شما شبیه نمونه نهایی باشد، باید در فرایند طراحی وقت بیشتری بگذارید.

۴. معماری اطلاعات:

فرایند دریافت و پرداخت اطلاعات و سامان‌دهی آن‌ها به نحوی که به آسانی برای کاربر قابل استفاده باشند به معماری اطلاعات اشاره دارد. به خصوص برای سایت‌های بزرگ این مسئله اهمیت بنیادین دارد، سامان دادن حجم زیادی از محتوا و سامان‌دهی آن‌ها به شکلی که برای بازدیدکننده‌ی سایت به آسانی قابل استفاده باشد، اهمیت بسیاری دارد.

در نتیجه شما باید یک انبار محتوا راه‌اندازی کنید، یک نقشه سایت که به کاربران در پیمایش سایت کمک کند. حداقل باید یک جریان کاربری ساده داشته باشید که به شما نشان دهد، کاربران چگونه در سایت پیمایش می‌کنند.


درباره طراحی رابط کاربری و UI


ما تا به حال درباره UX صحبت کردیم، با این حال صحبت همزمان درباره UI و UX می‌تواند کمی گیج‌کننده باشد، به خصوص که بسیاری به تفاوت‌های ماهوی این ۲ توجهی ندارند. این دو نقش بسیار نزدیک به هم عمل می‌کنند، حتی گاهی اوقات این دو اصطلاح به جای هم به کار می‌روند و این می‌تواند به ابهامات اضافه کند.

بیاید با یک مثال از این ابهام غبارروبی کنیم:

به صفحه خانگی سایت یوتیوب نگاه کنید، هر چه که می‌بینید، از جمله نوار جستجو در بالای صفحه، بخش‌های معروفِ Trending, Subscription,  History در سمت چپ صفحه، همچنین بخش پایینی صفحه تحت عنوان Recommended‌ همگی از وظایف یک طراح رابط کاربری و یا همان UI Designer هستند.

در تعریفی ساده رابط کاربری نمایش و تعامل یک محصول است، به عنوان مثال شکل و شمایل و جایگاه یک دکمه را در نظر بگیرید، این که این دکمه شما را به کدام بخش از سایت هدایت کرده و چه عملکردی ایفا می‌کند، بخشی از UI یک سایت است، اما اکنون تصور کنید که هر ویدئوی سایت با کندی بسیار لود شود و هنگامی که کلمه‌ای را جستجو می‌کنید چیزی را به شما نمایش ندهد یا این اتفاق برای جستجوی نام کاربری یک کاربر رخ دهد، در این جا کار از UX سایت می‌لنگد، چرا که عملا روال منطقی کاربر در سایت و تجربه‌ی او مختل می‌شود.

دن نورمن که یک دانشمند شناختی است و هم او بود که اصطلاح UX‌ را ابداع کرد، درباره تفاوت UI و UX چنین می‌گوید:

برای یک سایت نقد سینمایی که رابط کاربری مناسبی برای پیدا کردن فیلم‌های مختلف دارد، یک UX بد می‌تواند نبود یک نقد برای یک فیلم سینمایی مستقل و کم نام و نشان باشد که کاربری آن را جستجو می‌کند، ولی در پایگاه داده توضیحی برای این فیلم ثبت نشده است. با چنین رویکردی UX بر UI مقدم بوده و بر آن اولویت دارد، چرا که مسئول پیش‌بینی و مرتفع کردن نیازهای کاربر است و سایتی که در این زمینه ناتوان است، حتی در صورت یک UI‌ خوب، نمی‌تواند این خلا مهم را پر کند.

تجربه کاربری و رابط کاربری چگونه در کنار هم کار می‌کنند؟


برای توضیح این موضوع فرض کنید که شما قصد دارید یک اپلیکیشن درست کنید و مدیرعامل یک طراح تجربه کاربری استخدام می‌کند، در وهله اول، طراح تجربه کاربری به تحلیل رقبا دست زده و مشکلات اصلی و احتمالی کاربران این اپلیکیشن را رصد و استخراج می‌کند. در گام بعد، براساس اطلاعاتی که در مرحله قبل به دست آمده است، او قابلیت‌ها و ویژگی‌های اپلیکیشن که باید لحاظ شوند را مشخص می‌کند. بررسی عمیق پرسونای مخاطب نیز در نظر گرفته می‌شود تا نقشه سایت و پروتوتایپ اولیه شکل بگیرد.

در مراحل بعدی wireframe‌ها شکل می‌گیرند و مورد بازنگری و اصلاح قرار می‌گیرند. این wireframe‌ ها در مرحله بعد به یک Mockup تبدیل می‌شوند. بعد از این طراح تجربه کاربری به این فکر می‌کند که ارزش قابل ارائه یا ویژگی محصول چگونه باید در تجربه کاربری لحاظ شود و چگونه باید نیازهای کاربر را مرتفع کند؟ بعد از این مرحله کنترل کار به دست طراح تجربه کاربری اضافه می‌شود، ظاهر اپلیکیشن، فرم صفحات، تصاویر و عکس‌ها، دکمه‌ها، لینک‌ها و آیکون‌ها و ویژگی‌های مختلف آن‌ها بر عهده‌ی طراح رابط کاربری است.


با چنین توصیفی تفاوت UX‌ و UI‌ به هدف خلاصه می‌شود. طراح تجربه کاربری به تجربه کاربر و احساسات او از کار با محصول شاملِ سرخوردگی، لذت و انگیزه  و احساساتی از این دست می‌پردازد، در حالی که طراح رابطه کاربری سعی می‌کند با توجه به ساختاری که طراح تجربه کاربری معین کرده، مشخص کند که اپلیکیشن شامل چه ویژگی‌هایی نیست و هست یا قرار است چگونه کار کند؛ او بیشتر روی طرح بصری و شکل تعامل اپلیکیشن کار می‌کند تا مطمئن شود، کاربر از ظاهر سایت و نحوه پرزنتِ آن لذت کافی می‌برد.



در یک طراحی خوب باید تجربه کاربری UX و رابط کاربری UI هر دو به بهترین شکل انجام شود و در نهایت با هم ادغام گردند. در واقع تجربه کاربری UX و رابط کاربری UI دو روی یک سکه هستند و هیچ کدام به تنهایی کارآیی ندارد. اجرای صحیح کدها و رفع ایرادات احتمالی، اقداماتی هستند که در طراحی UX انجام می‌گیرند و آنچه که مربوط به ظاهر آراسته ، ریزه‌کاری‌ها، رنگ‌آمیزی‌ها و بنرها … است UI می باشد.



شاید این مطالب را هم دوست داشته باشید:

مهم‌ترین اصطلاحات دیجیتال‌مارکتینگ که هر مارکتر باید بداند

چگونه یک سایت داشته باشیم؟ (آموزش جامع طراحی وب)

خشت اول را درست بگذار: آموزش تحقیق کلمات کلیدی + کیورد پلنر + گوگل سرچ‌کنسول + گوگل ترند

۲۱ گام اصلی در تولید محتوای تجاری (بازاریابی محتوا)

استراتژی محتوا چیست و ۱۱ گام آن کدام است؟

راهنمای کاربردی اینفوگرافیک + معرفی نرم‌افزار (جامع‌ترین مقاله‌ی اینفوگرافیک در ایران)