هیچ وقت دست از کار نکشید...
ای روزگار -- جوجه شماری شماره ۵، بعد از سالها وقفه
(این مطلب را چند هفتهای فراموش کردم منتشر کنم. پیشاپیش از غلطهای املایی و انشایی پوزش میطلبم.)
سال ۱۴۰۰ واقعا سال پر استرسی برای من بود و سال ۱۴۰۱ سال بدتر و ۱۴۰۲ را نفهمیدم چطور به سر شد انگار عادت کردیم به استرس کشیدن و خستگی و دلمردگی. وقتی لیست ویرگول را دیدم باورم نمیشد سه ساله جوجه نشماردم و اینجا منتشر نکردم! ببخشید واقعا شاید حال دلمون اینقدر بد بوده که دل و دماغ این کار هم نبوده. البته سال ۱۴۰۰ استرس زیادی داشت ولی نمیدونم چرا ننوشتم. به هر حال بعد از سال ۱۳۹۶، ۱۳۹۷ ، ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ این پنجمین جوجه شماری ماست. شاید باورتون نشه ولی توی این چندسال که جوجه شماری آخر پاییز را منتشر نکردم، کتاب هم خیلی خیلی خیلی کمتر خواندم.
الآن آبیسفید در پیچیدهترین و بزرگترین حالتیه که بوده و داریم تلاشمون را میکنیم بزرگتر بشه. خانوادمون واقعا بزرگ شده. بیشتر از صد هزار نفر ( ۱۰۲،۲۰۹ نفر!!!) تا الآن توی رویدادهای آبیسفید شرکت کردند. و ۱۳،۵۴۸ عضو داریم. یعنی توی این سه سال هفت و نیم برابر چهارسال قبلش رشد کردیم. همراهی و آشنایی با این حجم از آدمهای پویا خلاق خانواده آبیسفید تجربه منحصر بقردی که تا آخر عمر فکر نکنم فراموشش کنم.
اما... امان از جبر جغرافیا...
آبی سفید یک کسب و کار تقریبا اجتماعی است که نمیشه برای آن سودآوری مثل بازارهای دیگه متصور شد ولی من اینکه کلا خیریه ببینیمش را سم مهلکی برای آینده جوانهایی که داخلش کار کنند میبینم. دلیل اینکه ما خوب کار کردیم این بوده که خودمونو همیشه استارتاپ فرض کردیم و تلاش کردیم. در سال ۹۵ ما ۲۵ تا صندلی داشتیم و الآن حدود ۵۰۰ تا و از سال دوم هیچوقت واقعا ضرر عملیاتی ندادیم. هرجای دیگه دنیا ،در صنعتی مثل فضای کار اشتراکی که یک ورشکست بزرگ مثل ویورک داشت و یک مسئله حل نشده باقی مانده بود، آبی سفید ارزش میلیارد دلاری داشت. ولی چه کنیم که باور رایج با وجود دهها مورد ناموفق راهاندازی فضای کار اشتراکی حمایتی است و همه ذهنشون قفل توی باورهای خودشونه.
شاید حق دارید باورتون نشه، اینکه پول بیشتری از یچههایی که میان در آبیسفید آیندشون را بسازن بگیریم خوسحالم نمیکنه! از روز اول دنبال این بودم آدمها تک تک پول کمتری بدهند، کیفیت خوبی سرویس بگیرند و به جاش مجموع درآمد بیشتر بشه. که با کمک یک تیم خیلی خوب و سرمایه گذارهای «با فکر» تونستیم این کار را انجام بدیم. اما نکتهی دلگرم کننده برای من؛ در سال ۹۵ حق عضویت منعطف آبیسفید حدود ۲۵ دلار و امروز عضویت منطف آبیسفید حدود ۲۰ دلاره ( در یک بازه ای تونستیم به ۱۹ دلار هم برسونیم) در طول این چند سال قیمت تمام شده خدماتمون را نه تنها افزایش ندادیم بلکه با روشهای مختلف ۲۰٪ کمتر کردیم. فراموش نکنید که آبی سفید در در بازاری فعالیت میکنه که همیشه رقبای حمایتی ناپایداری بودندکه قیمتهای نصف یا حتی رایگان برای خدمات ما ارائه میشده. و ما فقط برای اینکه خودمون باور داریم باید اقتصادی کار کرد هیچوقت از جایی وام یا کمک دریافت نکردیم. و تمام سرمایه را از مسیرهای خصوصی جذب کردیم. اولین سرمایهگذار با فکر آبیسفید هم رهنما ونچرز بوده که بدون اعتماد اولیه آنها این همه اتفاقات نمیتوانست بیفته. با امیر وهوشی و فرشید هندی ماجراهای زیادی داشتیم و خیلی حرص دادم و حرص خوردم و چیز ازشون یاد گرفتم.
آبی سفید سپهر که دومین شعبهای بود که راه اندازی کردیم هنوز خوب پیش میره. و در کنارش یک استودیوی خیلی خوب برای فیلم و عکس و صدا هم اضافه شد که ظرفیت خیلی خوبیه. شرکتهای سپهر شبکه و زرین شاد که سرمایه گذار آنجا بودند و آقای طائریان، رسول نادیپور، محمدظهوریان واقعا «بافکر» وارد ماجرا شدند و باعث شدند این فضای رشد برای جوونها فراهم بشه.
در این چند سالی که جوجه نشماردم یک آبیسفید پرخاطره تعطیل شد و یک آبیسفید بزرگ به دنیا آمد. آبیسفید فردوسی با تمام قشنگی که داشت به پایان راه رسید و مالک آن را فروخت و تخریب شد و الآن یک اسکلت بتنی هفت طبقه به جای آن همه گچکاری و آینده کاری و کاشی کاری و زیبایی ساختهاند. یک آبی سفید خیلی خفن ساختیم به نام آبی سفید فناپ در ملک سازمان فاوا شهرداری اصفهان. مرکز آموزش فاوا شهرداری چندسالی بود که رونق نداشت با خوشفکری شهرداری و بعد از آنها با ورود «بافکر» فناپ امروز یکی از مراکز مهم نوآوری اصفهان شاید هم ایران شده. آقای ابطحی، آقای فردانی، آقای یامی و خصوصا محمود کریمی آدم هایی بودند که اگر نبودند و نباشند ما هم شاید نتونیم ادامه بدهیم.
خیلی چیزهای زیادی یاد گرفتم در این چند سال و تغییرات زیادی هم خود من شخصا کردم، خیلی صبور تر شدم، و تیم برام خیلی ارزشمند تر شده. الآم در حدود ۷۰۰ نفر در آبیسفیدها به صورت ماهانه کار میکنند. علاوه بر فریلنسرهای خفنی که داریم و قابل شمردن نیستند و برخی تخصصهایی دارند که از اون ور آب در ایران درآمدکسب میکنند، شرکتهای خارجی و داخلی زیادی هم داریم. همین ویرگول که اینو توش میخونید، فوتبالیت، زیوان، داتین، پارسپک، ابرآروان، نشان ،... تعدادی از شرکتهایی هستند که در آبیسفید دفتر دارند و احتمالا اسمشونو بشناسید ( ۲۸ شرکت در آبیسفید دفتر دارند) و یه تعداد دیگهای شرکت مثل اسنپ، دیجیکالا، مافه بازار و... هم هستند که نیروهاشون در آبیسفید فضای منعطف دارند.
اینکه یه فضایی ایجاد کنیم تا شرکتهایی که شاید رقیب هم هم باشند در یک فضا جمع بشن شاید اولش باحال به نظر بیاد، ولی کار واقعا سختیه. نکتهی مهمش برای من اینه یه جوون ۲۳ ۲۴ ساله لازم نیست حتما توی یک شرکت خفن کار کنه تا اخلاق و کار خرفهای را یاد بگیره، همه این آدمها کنار هم با ارتباط با هم کار میکنند و از هم چیز یاد میگیرند. وقتی رشد بچههای ۲۳ ۲۴ ساله را میبینم واقعا کیف میکنم. وقتی کار جدید میگیرن، وقتی لپ تاپشونو عوض میکنند وقتی اولین ماشینشونو میخرند. وقتی ازدواج میکنند و هر موفقیت دیگهای که به دست میارند انگار همهی سختیها را میشوره میبره.
----
اگر در مورد آینده بخوام بگم، یک برنامه داریم که به شعبمون تنوع بدیم. در این سالها خیلی سخت تونستیم شعبه بزنیم چون اصرارمون بر این بوده که کوورک حتما اقتصادی با یه مشخصات خاصی باشه که جذب ملک و سرمایهگذار همیشه سخت بوده هدفمون الآن این هست که یه تغییراتی ایجاد کنیم در استراتژیمون که احتمالا به زودی ازش میشنوید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
تولد دو سالگی آبی سفید
مطلبی دیگر از این انتشارات
اولین مشتریان یک برنامه (SaaS (Software as a Service باید ها و نباید ها
مطلبی دیگر از این انتشارات
تجربه تغییر شغل