ایده‌ای برای ساخت یک فیلم کوتاه | در گِل ماندگان!

مقدمه:

وقتی چیزی دغدغه‌ی ذهنی‌ام می‌شود، فقط در بیداری آزارم نمی‌دهد، فقط در نوشته‌هایم، جاری نمی‌شود. بلکه در خواب نیز به سراغم می‌آید. یک شب بعد از اجرای طرح برداشتن یارانه‌‎ها، خواب عجیبی دیدم که بخشی از آن مربوط می‌‎شد به جایی که داشتم طبق عادت اکثر شب‌ها، به همراه پسر بزرگم، فیلمی را می‌دیدم و در همان حین هم، فیلم را، بر اساس داشته‌های ذهنی‌ام، برای او، تحلیل می‌کردم. عین بیداری!

این هر دو، یعنی دیدن فیلم و تحلیل آن که در طی یک خواب، به وقوع پیوست را در ادامه برای شما می‌آورم. البته امیدوارم که برای تعریف کردن این خواب، مورد بازخواست قرار نگیریم!

چیزی که در خواب به عنوان یک فیلم، از تلویزیون تماشا می‌کردم (تصویر داخل خواب):

انبوهی از مردم، زن و مرد، پیر و جوان، داشتند در گِل‌زاری، به پهنای یک خیابان، عبور می‌کردند. همگی، از کمر به پایین، در گل فرو رفته بودند. ولی هیکل‌شان تا زیر گردن، گِلی بود. تشخیص نوع کفش و لباس این آدم‌ها، اصلاً ممکن نبود و هیچ ماشینی نیز در این خیابان وجود نداشت. هر چه بود، آدم بود. هیچ کدام دیگری را برای بیرون آمدن از گِل کمک نمی‌کرد. هر کدام به دنبال این بود که با هزار بدبختی خود را از این گل و لای بیرون بیاورد، امّا برداشتن حتی یک گام به سمت جلو، به این سادگی‎‌ها نبود. نکته‌ی عجیب این‌جا بود که انگار این آدم‌ها ناگزیر به عبور از این خیابان گِلی بودند و اجازه‌ی نزدیک شدن به پیاده‌‌روی کنارشان را نداشتند. پیاده‌رو؟ بله، کنار این خیابان، پیاده‌رویی بود که جنسش از گِل نبود. در این پیاده‌رو، آدم‌های محدودی، به تماشای آن ملّت در گِل‌ مانده‌ی داخل خیابان، ایستاده بودند و در حالی‌که آن‌ها را با انگشت به هم نشان می‌دادند، خنده‌ی کثیفی بر لب‌هایشان جاری بود.

فقط خودم حرف می‎‌زنم. فیلم را با این جملات، برای پسرم، تحلیل می‎‌کنم (صوت داخل خواب):

احسنت به سازندگان این فیلم. از نویسندگی و کارگردانی گرفته تا جلوه‌‏‎های ویژه، همه عالی هستند. ببین چقدر خوب توانسته‌اند حال و روز جامعه‌‌مان‎ را در یک فیلم کوتاه، به تصویر بکشند. وقتی از قدرت فیلم حرف می‌‎زنم، یعنی همین. به نظرم توی این فیلم، آن آدم‌هایی که دارند در گِل فرو می‌روند، نماد همان‎‌هایی هستند که دولت اسمشان را دهک‌های پایین جامعه گذاشته و تعدادشان هم خیلی زیاد است. همان در گِل مانده‌های ابدی که کم پیش می‌آید، یکی‌شان بتواند خودش را از این گِلی که تا کمر در آن فرو رفته است، در بیاورد. و آن‌هایی که به تماشا ایستاده‌اند و خنده می‌کنند، نماد همان‌‎هایی هستند که دولت اسمشان را دهک‌های بالای جامعه گذاشته است. کسانی که اعتقاد اکثرشان این است که اگر کسی لبه‌ی چاه، ایستاده بود و داشت در چاه می‌افتاد، قبل از این‌که دستش را برای درخواست کمک به سویت دراز کند، باید با یک لگد محکم، روانه‌ی چاهش کنی. همان‌ کسانی که اکثرشان وجود مردم عادی را فقط محض کسب سود و منفعت و فراهم کردن بساط عیش و نوش و تفریح و سرگرمی‌ خودشان، غنیمت می‌شمارند.

ایده‌ای برای ساخت یک فیلم کوتاه:

خُب شاید اگر قادر بودم، یک فیلم کوتاه بر اساس این خواب بسازم، فیلمی با نام "در گِل ماندگان" و یا "در گِل شدگان"، می‌‎ساختم. چون تردیدی ندارم که تاثیر و قدرت یک فیلم، حتی کوتاه، خیلی بیشتر از این متن کوتاه، دورافتاده و پرتاب شده به گوشه‌‎ای از فضای بیکران دنیای مجازی، است. هر چند بعید می‌دانم که اگر این فیلم ساخته هم می‌‎شد، هرگز اجازه‌‎ی پخش پیدا می‌کرد!

آدم‌هایی که در خواب دیدم، خیلی بیشتر از این حرف‌ها در گل فرو رفته بودند!
آدم‌هایی که در خواب دیدم، خیلی بیشتر از این حرف‌ها در گل فرو رفته بودند!
توجه:
  • دوستان محترم و همیشه همراه، امتیازات ارائه شده از سوی یکی از دوستان خوش‌قلم و راون‌نویس‌مان را ندیده بودم و برای همین امتیازها را بدون درج امتیاز ایشان در پایان‌نامه‌‌‌ی دست‌انداز! (آخرین گاهنامه) لحاظ کرده بودم. برای همین گاهنامه، کمی اصلاح شد. البته خوشبختانه این اشتباه، هیچ تاثیری در اسامی برندگان نداشت و فقط رتبه‌ها و مبلغ جایزه‌ی یکی از برندگان، کمی تغییر یافت. منتظر ارائه‌ی درخواست‌های برندگان عزیز هستم.
یادداشت شاید مرتبط:
https://virgool.io/@Jalal-Mohseni-Sh/%D9%85%D8%A7-%D9%87%DB%8C%D8%B2%D9%85-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%B4%DA%AF%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%85-x8ngmaqi43hc
یادداشت‌ پیشین:
https://virgool.io/@Jalal-Mohseni-Sh/%D8%AA%D8%AC%D8%B1%D8%A8%D9%87-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%84%D8%B0%D9%91%D8%AA-%DA%86%D8%B3%D8%A8%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%86-%DB%8C%DA%A9-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D8%A7%D8%AE-%DA%A9%D9%85-%D9%88-%D8%A8%DB%8C%D8%B4-%DA%AF%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85%DB%8C-kum9cxdvnm4v
اگر دوست داری بنویسی ولی نمی‌دونی چی بنویسی، یه سری به پُست پایان‌نامه‌‌‌ی دست‌انداز! (آخرین گاهنامه) بزن!
اگر وقت دارید: به نوشته‌های هشتگ «حال خوبتو با من تقسیم کن» سر بزنید و اگر خودتان حال خوبی برای تقسیم داشتید، لطفاً دست دست نکنید و آن را با این هشتگ بین دوستان خودتان تقسیم کنید. بِسم‌ِ‌الله.
حُسن ختام: نام تمامی پرنده‌هایی را که در خواب دیده‌ام، برای تو در این‌جا نوشته‌‌ام... !
https://soundcloud.com/35anj/mf65zaki0jc0?in=poorbagheri_h/sets/cguguw3bkl4e