تحلیل و بررسی فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک | مرگ بر خاطرات!


https://www.aparat.com/v/Zp3y0/

خواندن این‌ متن را با گوش دادن به آهنگ بالا لذت بخش‌تر کنید...

"Eternal sunshine of the spotless mind"

Jim carrey & Kate Winslet
Jim carrey & Kate Winslet


مشخصات فیلم:

سال ساخت: 2004
ژانر: عاشقانه، علمی-تخیلی
کارگردان: میشل گوندری
بازیگران مطرح: جیم‌ کری، کیت‌ وینسلت‌، کیرستن‌ دانست‌
موسیقی: جان براین‌
فیلمبردار‌:الن‌ کوراس


اولین باری که این فیلم رو دیدم، متوجه شدم بی‌دلیل نیست که این فیلم، عنوانِ تفکر برانگیزترین فیلم سال 2004 رو به خودش اختصاص داده‌! در این پست همراهم باشید تا به بررسی فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک، بپردازیم...


چرا درخشش‌ ابدی یک ذهن پاک؟

نام فیلم از شعری به نام آبلارد‌ و الوئیسا، از الکساندر پوپ‌ برگرفته شده:



یک راهبه معصوم چقدر خوشحال است...
جهان توسط شخصِ فراموش شده، فراموش می شود...
درخشش ابدی یک ذهن پاک
هر راهب پذیرفته می‌شود و هر آرزویی‌ برآورده!

فیلمنامه

از اینجا به بعد، محتوای متن، داستان فیلم را اسپویل می‌کند. پس اگر فیلم را ندیدید، ادامه متن را مطالعه نکنید و مستقیما به بخش‌های آخر نوشته (فکت‌هایی در باره فیلم، به بعد) مراجعه کنید!

تم کلی درخشش ابدی یک ذهن پاک، ترکیبی از زمینه‌های علمی-تخیلی، فانتزی، روایت غیرخطی و نئوسوررئالیسم‌ است.

نحوه روایت داستان:

نحوه روایت غیرخطی داستان، باعث می شود شاید با یک بار دیدن فیلم نتوانید به عمق مفهوم آن برسید؛ ولی این قضیه، جلوی لذت‌بردن‌تان از فیلم را نمی‌گیرد! تدوینِ نامنظم فیلم در ابتدا ممکن است شما را گیج کند ولی نگران نشوید؛ زیرا این تازه شروع داستان است...

برای جلوگیری از سردرگم شدن مخاطب به دلیل نحوه روایت غیر عادی فیلم، کارگردان کلیدی را به مخاطب داده است: رنگ موی کلمنتاین!

شما با دقت کردن به رنگ موهای کلمتاین -که خودش می‌گوید رنگ آنها را زیاد عوض می کند- می‌توانید سرنخ‌ داستان را پیدا کنید:

سبز: اولین ملاقات، کنار دریا/ قرمز: صحنه های فانتزی/ نارنجی: رابطه کامل/ آبی: آشنایی مجدد‌
سبز: اولین ملاقات، کنار دریا/ قرمز: صحنه های فانتزی/ نارنجی: رابطه کامل/ آبی: آشنایی مجدد‌


کاراکترهای فیلم:

این درخشش ابدی یک ذهن پاک، با دو قطب متضاد شخصیتی مواجه‌ هستیم:

  • کلمنتاین (وینسلت): متفاوت - برون‌گرا - بی‌فکر
  • جول (جیم کری): معمولی - درون‌گرا - محافظه‌کار

از جول و کلمنتاین می توانیم به عنوان عجیب‌ترین زوج سینمایی یاد کنیم. همین تضاد محسوس بین این‌ دو کاراکتر، از ویژگی‌های مثبت فیلم است‌. ویژگی‌ای که روند داستان را غیرقابل پیش‌بینی‌ کرده است.


مرور سیر کلی داستان:

برای درک بهتر مفهوم فیلم، بهتر است سیر کلی داستان را با هم مرور کنیم....

داستان فیلم، از چهار بخش کلی تشکیل شده:

1- آشنایی کلمنتاین و جول برای اولین بار
2- رابطه و خاطرات مشترک آنها تا قبل از جدایی
3- جدایی و پاک شدن حافظه‌شان
4- آشنایی دوباره

در داستان فیلم، جول‌ به وسیله دو دوست خود، در سفری‌ در کنار دریا‌، برای اولین بار با کلمنتاین آشنا می‌شود‌؛ دختری با سویشرت‌ نارنجی و موهایی‌ سبز‌، که توجه او را جلب می کند‌.


"لاکونا" نام شرکتی‌ است که می‌تواند با استفاده از وسایل و اشیائی که از رابطه یا خاطره‌ای باقی مانده است، حافظه شما را پاک کند‌. در این‌‌صورت، فردی‌ که حافظه‌اش پاک شده، دیگر نمی‌تواند آن خاطره را به یاد آورد. وقتی جول متوجه می‌شود که کلمنتاین‌ با بی‌فکری، خاطرات مشترک‌شان را از ذهن خود پاک کرده، او هم تصمیم می گیرد همین کار را انجام دهد‌.
جول تمام وسایلی که ممکن است او را به یاد کلمنتاین‌ بیندازند را به مطب می آورد و عملیات پاک کردن قسمتی از حافظه و خاطراتش‌ که با کلمنتاین‌ ساخته شده بود، با بیهوش کردن جول، شروع می‌شود. قبل از بیهوشی‌اش تمام چیزهایی که از کلمنتاین می‌داند را برای دکتر می‌گوید و گفته‌هاش ضبط می‌شود. جول با مرورِ ناخوداگاه‌ِ تمام خاطرات خود با کلمتاین، به دکتر کمک می‌کند‌ که تمام آن خاطرات را از بین ببرد.

اواسط‌ کار، با مرور خاطرات مشترک، او می‌فهمد که تصمیش برای پاک کردن خاطرات کلمنتاین، تصمیمی‌ قلبی نبوده و صرفا به خاطر حرص و انتقام از کِلم، این کار را انجام داده؛ پس می‌خواهد فرایند را متوقف کند؛ ولی این کار برای جول که بیهوش است، فقط با کمک کلمنتاینی‌ که درون ذهن اوست انجام می‌شود!
کلمنتاینِ درون ذهن جول، با ایده‌ها و پیشنهادهایی که می دهد، به جول کمک می‌کند تا از خواب مصنوعی بیدار شود و کار را متوقف کند. یکی از این پیشنهادها این است که برای اینکه کلمنتاین‌ از ذهن‌اش پاک نشود، جول باید او را به خاطراتی‌ ببرد‌ که بدون کِلِم آن را ساخته‌. و چون آن خاطرات بدون او بوده، دکتر نمی تواند به آن‌ها دست پیدا کرده و آن را نابودشان کند‌ (از همون کلکایی‌ که‌ خودمون‌ خیلی تجربشو‌ داریم).

در اینجاست‌ که جول به کلمنتاین‌ می گوید خاطراتی که بدون او رقم خورده‌اند را به یاد نمی‌آورد. کلمنتاین خاطراتی که در آن جول شرمگین و تحقیر شده را پیشنهاد‌ می‌کند‌. زیرا این خاطرات عمیق‌تر هستند و لامصب‌ها مدت خیلی طولانی‌تری در حافظه می‌مانند‌ و ما را از ادامه زندگی منصرف می‌کنند‌!
جول، کلمنتاین را به خاطراتی می‌برد‌ که در آن ها احساس شرم کرده است و این خاطرات، چقدر در کودکی‌ و نوجوانی‌ به وفور‌ یافت می‌شوند!‌‌‌‌‌‌
در هر صورت، جول‌ نمی‌تواند کلمنتاین را نگه دارد و او را فراموش می‌کند...

اولین بار با دیدن این عکس با این فیلم آشنا شدم.
اولین بار با دیدن این عکس با این فیلم آشنا شدم.


وقتی کلمنتاین برای پاک‌کردن حافظه خود از جول، به لاکونا‌ رفته بود، یکی از کارکنان‌ آنجا (پاتریک) از کلمنتاین‌ خوشش‌ می‌آید و سعی می‌کند با استفاده از وسایل‌ جول -که کلمنتاین‌ به مطب لاکونا‌ برده بود- و خاطراتی که کلمنتاین از جول تعریف کرده بود، خود را جول‌ جا بزند‌ و او را به خود جذب کند! که البته موفق هم می‌شود ولی در طول رابطه آن‌ها، شاهد سردرگمی‌ و بی‌قراری کلمنتاین هستیم.

وقتی کارکنان‌ لاکونا‌ کلمنتاین‌ را از حافظه جول پاک می کردند، کلمنتاین‌ به پاتریک که حالا دوست‌پسر جدیدش‌ بود، زنگ زد و گفت احساس می کند دارد "پاک می شود"!

احتمالا چیزی مانند قضیه گربه شرودینگر‌...

در کنار داستان جالب و خلاقانه‌ی فیلم، بازی جیم کری در نقش جولِ کودک و جولِ نوجوان، ارزش ایستاده تشویق کردن را دارد! در تمام مدت فیلم این سوال در ذهنم رژه می رفت:

واقعا چرا جیم کری برای این فیلم، حتی نامزد جایزه اسکار هم نشد؟

به طرز ایستادن جیم کری دقت کنید! او اینجا نقش یک پسر بچه تحقیر شده را بازی می کند!
به طرز ایستادن جیم کری دقت کنید! او اینجا نقش یک پسر بچه تحقیر شده را بازی می کند!


نمادهای فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک

اگر فیلم «جان مالکوویچ بودن» را دیده باشید، متوجه می‌شوید آثار چارلی کافمن (نویسنده فیلم) متفاوت و سرشار از نماد است. در این فیلم هم نماد‌ها به شکلی عالی استفاده شده‌اند.

به عنوان مثال، روانشناسی رنگ موهای کلمنتاین، کاملا دقیق و حساب شده است:

  • موهای کلمنتاین، هنگام جدایی و افسردگی، آبی فاسد است! عبارت "I'm blue" هنگامی به کار می‌رود که شما ناراحت یا افسرده‌اید. در واقع رنگ آبی، نماد پژمردگی هست.
  • یا هنگام تازه آشنا شدن با یکدیگر، سبزِ انقلابی! (نماد حیات‌ و زندگی و شادابی)
  • در هنگام دوران خوب رابطه، رنگ موها نارنجی می‌شوند! (نماد شور و انرژی)
  • و در زمانی‌ که کلمنتاین در حال پاک شدن از خاطرات‌ جول بود، رنگ موهایش، قرمزِ تهدیدی شد!



در اینجا، سوالی پیش می‌آید که در فیلم هم به آن اشاره شده:

حتی اگر حافظه کسانی که زمانی عاشق هم بودند‌ را پاک کنیم، آیا آن‌ها دوباره عاشق هم نمی شوند؟

فیلم به زیبایی پاسخ سوال بالا را داده؛. چون بعد از پاک شدن جول و کلمنتاین از حافظه یک‌دیگر، آن‌ها به دلیل شخصیت‌شان‌ و حسی مانند دژاوو، باز هم به هم‌دیگر می‌رسند.


سکانس آخر فیلم، کوتاه و قابل تامل است. در این چند دقیقه‌ی آخر، جول و کلمنتاین‌ به این نتیجه می‌رسند که باید هم‌دیگر را آن‌طوری‌ که «واقعا» هستند دوست داشته باشند و هیچ اشکالی ندارد اگر بعضی از رفتارهای طرف مقابل، اذیت‌شان می‌کند!

چند فکت جالب درباره این فیلم:

از اینجا به بعد، داستان فیلم اسپویل نمی‌شود و می‌توانید با خیال راحت بخوانید!
  • موهای کیت وینسلت‌ کلاه‌ گیس‌ بود. به علت پشت سر هم ضبط نشدن سکانس ها، ممکن بود در طول یک روز، موهای‌ کیت‌ سه بار تعویض رنگ شوند!


  • مثل این‌که قرار بوده نیکلاس کیج‌، به جای جیم کری بازی کند! (خوشحالم که این اتفاق نیفتاد)
دیگه طبیعی تر نمی تونستم درش‌ بیارم. امکانات کم بود. به بزرگی خودتون حلالم کنید.
دیگه طبیعی تر نمی تونستم درش‌ بیارم. امکانات کم بود. به بزرگی خودتون حلالم کنید.


  • در یه سکانس که تو قطار فیلمبرداری شده بود، کیت‌ با مشت به بازوی جیم‌ کری می‌زند‌ که این حرکت‌ از طرف خود کیت‌ وینسلت‌ بوده و برنامه‌ریزی نشده بود! یعنی تعجب جیم‌ کری‌ واقعی بوده!
 این سکانسه‌. به چهره از همه جا‌بی‌خبر و معترض جیم‌ بنگرید‌.
این سکانسه‌. به چهره از همه جا‌بی‌خبر و معترض جیم‌ بنگرید‌.


جمع‌بندی نهایی من از فیلم:

به‌نظرم نکته‌ای که فیلم بر بیانش پافشاری می کرد، این بود که:

آقا/خانم! ما با خاطراته که وجود داریم!

یعنی چی؟

یعنی اگر همه‌ی آدم‌ها و حیوانات‌، شما را از خاطرات‌شان‌ پاک کنند؛ اگر همه وسایلی‌ که نشانی از شما دارند‌، از بین بروند، شما هم نیست می شوید، همانطور که کلمنتاین احساس می کرد!

یه چیزی که وسط فیلم بهش رسیدم این بود:

نکنه دژاوو‌ همون خاطرات فراموش شده ماست؟


یادمه یه جا خونده بودم که خاطرات تغییر‌ می‌کنن (تحریف پذیر هستند). یعنی اتفاقاتی که واقعا برای شما در پنج یا ده سال پیش رخ داده، با آنچه که شما امروز از آن یاد می‌کنید، متفاوته.

در واقع، قسمتی از خاطرات ما تحریف شده هستند و ممکن است هیچ‌گاه‌ رخ نداده باشند! به خاطر همین، برخی از افرادی که زمانی با ما در ارتباط بوده‌اند و الان نیستند، در دید ما مثل یک فرشته جلوه کرده‌اند! آن‌قدر ذهن ما به خود تلقین کرده که ما او را دوست داریم، نواقص آن فرد کم کم از خاطرات ما محو شده!

(خواهش می‌کنم درباره پاراگراف بالا فکر کنید و دقیق شوید. ممکن است به چیز های جدیدی‌ دست پیدا کنید!)

"علت پایداری عشق (یا هر رابطه ای)، خاطرات و حافظه‌ است."


و سخن آخر...

درخشش ابدی یک ذهن پاک به طور کلی هم از نظر منتقدان و هم در گیشه، فیلم موفقی بود و کارنامه خوبی دارد‌.از دیدنش‌ پشیمان‌ نمی شوید‌.

در ضمن، اگر از دیدن این فیلم و موضوع آن لذت بردید، فیلم Memento را از دست ندهید.

درخشش ابدی یک ذهن پاک، ارزش ده‌ها بار دیدن را دارد و ممکن است سوالات‌ خیلی زیادی را در ذهن شما بوجود‌ بیاورد. از جمله:

خاطرات را چه کنم؟ با آن ها زندگی کنم، یا آنچه که در گذشته رخ داده است را فراموش کنم؟

و در آخر... این شما هستید که باید جواب را پیدا کنید!


در پناه حق

این پست را برای شماره دوم مجله مرکب، نوشتم. اگر هنوز با این مجله آشنا نیستید، این پست را بخوانید:

https://virgool.io/morakab-mag/%D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA%DB%8C-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%88%DB%8C%D8%B1%DA%AF%D9%88%D9%84-%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B9-%D8%B1%D8%B3%D9%85%DB%8C-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D8%AC%D9%84%D9%87-%D9%85%D9%8F%D8%B1%D9%8E%DA%A9%D9%91%D8%A8-cg0evrkuaths



https://virgool.io/morakab-mag/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-the-pianist-%D8%AA%D9%88%D8%B5%DB%8C%D9%81-%D9%82%D8%A8%D8%A7%D8%AD%D8%AA-%D8%AC%D9%86%DA%AF-jid0ujubd7vp
https://virgool.io/morakab-mag/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%85%D9%86-%D8%B4%D9%88-the-truman-show-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D8%B3%D8%B1%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA-yfv6e3wilpvc