فردا همه می‌آیند

با فرض اینکه کمتر کسی از آشنایان، نویسه‌ی مرا می‌خواند اینجا می‌نویسم. فردا شنبه است و دانش‌آموزان و معلمانی که این دو روز نبوده‌اند هم به مدرسه می‌آیند. فردا باید همه‌چیز درست باشد اما نیست!!! من ۲۴ ساعت در این مدرسه دارم که با احتساب روزی ۶ ساعت می‌شود ۴ روز کاری و چون یک روز از ۵روز کاری خالی است، ۶ ساعت در مدرسه‌ای غیرانتفاعی درس گرفته‌ام و البته که حق دارم آن یک روز را در خانه بخوابم یا در مدرسه‌ای دیگر کار کنم! اما چرا عصر جمعه مدیر باید به من بگوید که روزهایم خالی نیست و از شنبه تا چهارشنبه را ۳۰ ساعت برای من پر کرده است؟ چون مدرسه دولتی است و من ۲۴ساعت دارم و معلم تمام وقت مدرسه محسوب می‌شوم، باید یک روز خالی مرا هم پر کند؟ نه نمی‌تواند!!! حاضرم به مدرسه‌ای در روستا بروم اما اینگونه ناحقی در حقم نشود. مخصوصا اینکه این ۶ساعت اضافی با درسی غیر از تخصص خودم پر شود!!!!
می‌گوید دو کلاس کم شده! اولا اینکه مگر می‌شود آدمی لحظه‌ی آخر بفهمد که چه تعداد دانش‌آموز دارد؟ دوما اگر کلاس کم شود ساعت‌هایم باید کمتر شود و من به مشکل بخورم نه اینکه زیاد شود و من دچار سردرگمی و جنگ اعصاب بشوم! حال که هوش مصنوعی است نیازی به آن کاغذ بزرگ آ۳ نیست عزیز من!!!
غم‌انگیز است که مهم‌ترین ارگان مملکت اینگونه آشفته باشد. چرا به مهم ترین بخش زندگی آدم‌ها کم‌مِهری می‌شود؟‌مگر مدرسه همان جایی نیست که همه‌ما در آن بزرگ شده‌ایم؟ اگر ده‌سال پای‌مان به یک مدرسه باز نشود در خانواده دست‌کم با یک بچه‌ مدرسه‌ای در ارتباط هستیم؟ چرا آموزگاران‌مان به جای فکر به اینکه فلان مبحث را چطور آموزش بدهند که تا مدت‌ها در ذهن شاگردش بماند، به فکر تهیه پول بیشتر برای تهیه مایهتاج فرزند دانش‌آموزش باشد؟

راننده تاکسی پرسید: معلمی؟ گفتم بله. گفت آفرین شغل خوبی‌ست. مخصوصا برای یک خانم! گفتم بله. اما حقوقش کمه!‌چقدره حقوق‌تون! گفتم اینقدر. گفت«آخی!»