بنفش

خدایا...
حالم خوبه. از ترانه گوش دادن، کِیف می‌کنم. از این هوا و حسِ خِش‌خِشِ برخوردِ کف پاهام با زمین، کیف می‌کنم. خوبم... برخلاف دیشب، یعنی دیروز غروب، خوبم. می‌دونیم که این لطف توِ و نمی‌خوام وقتم رو با اثباتش، هدر بدم. کارم خوب بود امروز. مشتری‌ها، صاحبکارم، امین ( کافه آقای قهوه ) ، راننده تاکسی و خانومی که پلاستیکِ پر از کارتن لامپ‌های کم‌مصرفش رو سپرد به من چون صندلیِ جلو، بیشتر جا داشت و... آرش که وقتی داشتم برای خودم تِیپِرفِید می‌زدم، بهم سَر زَد و... احترام همه‌شون رو در حد توانم رعایت کردم؛ شوخی و فاصله رو با همه، تمرین کردم. آها، همین یکی که گفتم: برای خودم سایه‌ی مو زدم؛ باور کردم که می‌تونم؛ همون‌طور که باور کردم می‌تونم علاوه بر رشد توی مهارتِ کاریم، روی ارتباط عمومیم هم کار کنم؛ روی قاطی شدن توی بازار و پول و... خدایا امروز تمرین کردم احترام همه‌ی بچه‌هات رو نگهدارم؛ رفیقای بیمارم ( اعتیاد و الکلیسم ) رو بیشتر. سعی کردم یه مقدار توقعم رو از آدما کمرنگ‌تر کنم. به روش شخصی زندگی آدما احترام بذارم، هرچند اون کسی که به روش شخصی زندگی من احترام نذاشت رو هم دوست‌داشته باشم چراکه این روال زندگی منِ و کسی مجبور نیست تاییدم کنه... چون من، خودم دوسدارم به آدمای دوروبرم نزدیک بشم؛ یه جورایی قبیله بسازم برای خودم؛) می‌خوام این رو بگم: امروز از هرکاری از دستم براومد تا یه شهروندِ سالم باشم رو کم نذاشتم؛ انصافاً تو هم تلافی کردی. برای همون، درمجموع خوبم فقط... اون قضیه... کی، کِی؟ می‌دونی که بهونه نیست ( لااقل الان نیست ) ، داریم باهم حرف می‌زنیم. بلآخره برای منم باید یه نفر باشه دیگه ها؟

این ترک رو هم بهتون پیشنهاد می‌دم!
Lana del Rey - say yes to heaven