این افراد انتشارات پراکندهجات! را دنبال میکنند:
من از اول که به دنیا اومدم یه فرآیندگرای علاقهمند به همهچی بودم. (دانشجوی شهرسازی)
یک پدر دلسوز و یک همسر فداکار و یک طالب علوم دینی و چندین عنوان دیگر
آشنا با اینتر در صفحهکلید و دوستدار کار حرفهای با کلمات
https://rahrahtanz.ir/auther/mohammadhossein-sadeghi/
دانشجوی سابق، جا مانده از دانش از نظر خود شاغل و علاقهمند به نوشتن با قلبی شکسته که دوایی برایش نیافت
به سه چیز دیدار دست دهد و رستگاری پدیدار شود پاکی دل و دیده و پاکی گوش از آنچه شنیده
"سر ممکنه که اشتباه کنه اما خون هرگز"
یک علاقه مند به داستان و نوشتن.اینجا راجع به کتابها و فیلمها بحث میکنیم: https://t.me/books_films_talk. دانشجوی ارشد هوش مصنوعی در شریف
[در دوره ی تلاش برای ترک ویرگول به خاطر کنکور!]
در جستوجوی زندگی...
... in that moment I decided, to do nothing about everything
چیزی مثبت بگو، و چیز مثبت خواهی دید." — جیم تامپسون
من کیستم ؟ من کجا هستم ؟ من چه میخواهم ؟
اینجا برای ثبت روزمرگی است و فکرهایی که توی سرم میچرخن!
عشق صیدیست که تیرت به خطا هم برود/ لذتش تا به ابد کنج دلت خواهد ماند
دوست دار پیشولا 🐾🔥
ولی همه زیبایی ها تنها با صداقت معنا پیدا میکنند
توی دنیای مستطیل ها من یه مربع هستم که هیچکس متوجه عرض بنده نمیشه
کس نخواهد فهمید بدان عمرِ درازش که این تن چه کشی...
𝐓𝐡𝐨𝐬𝐞 𝐰𝐡𝐨 𝐜𝐨𝐮𝐥𝐝 𝐧𝐨𝐭 𝐡𝐞𝐚𝐫 𝐭𝐡𝐞 𝐦𝐮𝐬𝐢𝐜 𝐭𝐡𝐨𝐮𝐠𝐡𝐭 𝐭𝐡𝐚𝐭 𝐭𝐡𝐨𝐬𝐞 𝐰𝐡𝐨 𝐝𝐚𝐧𝐜𝐞𝐝 𝐰𝐞𝐫𝐞 𝐜𝐫𝐚𝐳𝐲.
یک نویسنده ی ناقابل که مینویسد از چیز هایی که میبیند،میشوند و میگوید:)
یک برنامه نویس (نه چندان) نویسنده؟
https://coffeete.ir/Azeiynali
من الهه گلکار عاشق ریاضی و ادبیات و نوشتن و خواندن رمان و مقالات هستم آرزویم این است که روزی مرزبندی ذهنی بین انسانها برداشته شود و همه علاوه بر عشق ملی وفرهنگ وباورشون عاشق هم و دوستار هم باشیم
أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۴۴﴾ - البقرة
من؟؟ خودم نمیدونم کی ام...
متولد ۱۳۶۳ از پدری یاسوجی و مادری کازرونی. دارای کارشناسی ریاضی محض. تحلیلگر نرمافزار و برنامه نویس.
یه روانی که توی باتلاق افکارش گیر افتاده.
(از روانی بودن خوشم میاد.)>>>
/کتابخوون/گرافیست(تاحدودی)/غوطه ور روی دریای فلسفه و منطق/
بهخوان: https://behkhaan.ir/profile/Arkey
متاسفانه وقتی غمگین میشیم هیچ اتفاقی نمیوفته نه موسیقی غمگینی پخش میشه و نه کسی اشک میریزه.
به وقت غم"ایزا" و در روزهای شادمانی "بل" صدایش میزدند!
من تمامیِ مردگان بودم
شیدای خواندن و نوشتن و شنیده شدن.
"نه فرشتهام نه شیطان، کیام و چیام؟ همینم" _حسین منزوی
« این آینده کدام بود که بهترین روزهای عمرم را حرام دیدارش کردم؟ »
وجود مرا حسی به نام «شادی» فراگرفته است...