من روژان سری هستم. روزنامهنگار، نویسنده و متخصص محتوا. چند سال در حوزه رسانه کار کردم و حالا سعی میکنم با نوشتن، اطرافم را جای بهتری برای زندگی کردن و باد گرفتن کنم.
ابعاد برنامهریزی: چه چیزهایی در زندگی ارزش برنامهریزی دارند؟
من همیشه شیفته برنامهریزی بودهام. شیفته مرتب کردن، نوشتن، برچسب زدن و تعیین کردن ددلاین برای همه چیز. این که چقدر از برنامههایی که میریختم واقعا محقق میشدند به کنار، چیزی در نوشتن کارهایم بود که به من احساس کنترل میداد.
و هنوز همین طور است. خیلیها این راه حل را برای آرامش ذهنی پیشنهاد میکنند. اولین راه پیشنهادی بسیاری از مشاورها برای آرامش در موقعیتهای پیچیده، مکتوب کردن و برنامهریزی جزئی برای همه چیز است. اما چرا برنامهریزی این همه اهمیت دارد؟
پیشرفت فردی بدون برنامهریزی غیرممکن است
«زندگی خوب» میتواند معانی و تعاریف زیادی داشته باشد. بعضیها خوب زندگی کردن را خلاصه به سخت کار کردن و نظم میدانند، بعضیها پول و امکانات رفاهی را مهم میدانند و خیلیها تربیت فرزندان موفق را. شکی نیست که رسیدن به هر کدام از فاکتورهای داشتن یک «زندگی خوب»، بدون برنامه داشتن برای آن تقریبا غیرممکن خواهد بود.
همه ما خواستههایمان را میدانیم (یا حداقل بیشترمان از آنها خبر داریم) اما اگر از بسیاری از افراد بپرسید که آیا یک برنامه مشخص برای رسیدن به این خواستهها دارند یا نه، احتمالا تعداد کمی جواب مثبت میدهند. به عبارت دیگر، همه ما رویاها و آرزوهایی داریم، اما خیلیهایمان وقتی برای نشستن و نوشتن یک برنامه با جزئیات برای رسیدن به آنها نمیگذاریم، یا احتمالا آن را ضروری نمیدانیم.
تصور کنید که قرار است به یک سفر بروید. برای سفرتان برنامهریزی میکنید مگر نه؟ یا فکر کنید که قرار است ازدواج کنید. احتمالا برای مراسم عروسیتان ماهها برنامهریزی خواهید کرد.
اهداف بزرگتر و دورتر هم دقیقا همین طور هستند. برنامهریزی برای پیشرفت شخصی، یعنی داشتن یک نقشه راه که به شما نشان میدهد چطور در کوتاهترین و بهترین مسیر به مقصد برسید، و شکی نیست که همه ما برای رفتن به مقصدی که آن را نمیشناسیم نیاز به نقشه داریم.
وقتی برای برنامهریزی فردی وقت میگذاریم، در واقع در راه شناخت و پیشرفت کارآمد برای اهدافمان قدم برمیداریم. خیلی اوقات قبل از شروع برنامهریزی، حتی هدفمان را به خوبی نمیشناسیم.
برنامهریزی شغلی میتواند شما را از در جا زدن نجات بدهد
همه ما دوست داریم درآمد بیشتر و موقعیت شغلی بهتری داشته باشیم مگر نه؟ (یا حداقل کسانی که کار میکنند این برنامه را دارند). درست مثل بقیه جنبههای زندگی، اگر برای کارمان برنامهریزی خاصی نداشته باشیم احتمالا به جای خاصی هم نخواهیم رسید. وقتی از مدرسه بیرون میآییم و وارد دانشگاه و دنیای کار میشویم یک نفس راحت میکشیم چون تصور غالب این است که دوران امتحان دادن، جواب پس دادن و اجبار به یاد گرفتن مطالب جدید دیگر تمام شده.
واقعیت اما خیلی متفاوت است. دنیای کار، خیلی بیشتر از مدرسه ما را به سمت یاد گرفتن سوق میدهد. من این موضوع را وقتی فهمیدم که در یک شرکت تبلیغاتی بزرگ استخدام شدم که همه (مطلقا همه) در آن جا بیشتر از من بلد بودند. اولین روزهای کارم در این