قلعه دُژَم·۲ سال پیشبدون هیچ آیندهایخیلیها توی ذهنشون، خودشون رو در آینده یه طور خاصی میبینند، نمیدونم دقیقا چطور اما خب یه نفر خودشو مهندس، یکی دکتر، یکی بابا یا مامان، هر…
سینا ابراهیمیدرInto The Void·۲ سال پیشتکرار تهیداشتم از پله ها بالا میرفتم. فقط چند تا پله بالاتر و پایینتر از خودم رو میتونستم ببینم. انگار بالای سرم...
الهه هستم.·۵ سال پیشخلاء ، پوچ ، تهی .. این روز های من.در خسته ترین حالت به سر میبرم اما همچنان اصرار بر نوشتن دارم . بعد از چند روز غیبت(مسافرت کوتاه) برگشتم . موضوع خاصی مد نظرم نیست. حرف مغزم…