زینب یحیی پور گراکوئی·۲ سال پیشخاله سوسکه و جشن تولدروزی بود و روزگاری.خاله سوسکه و مادر پیرش باهم زندگی می کردند. یک روز خاله نوروز برای خاله سوسکه زنگ زد: سلام خاله سوسکه خوبی چه خبر فردا…