مهرشاد امپرور·۶ ماه پیشداستان غمگین رمان غمگین عاشقانهچرا هرچی شکست مال دختراس؟ چرا یه پسر نیومده بگه که من از فلانی شکست خوردم دخترا،منم شکست خوردم، شما باید خودتونو سر پا کنید حال خودتونو خو…
مانا·۷ ماه پیشداستان کوتاه "شب سردی بود"شب سردی بود.رکبار و طوفان می آمد.نشسته بود تا داستانش را تمام کند.دست که به قلم میبرد همه چیز از یادش میرفت.آتشی زیر. سیگاری که دوستش بتاز…
فاطمآ·۱ سال پیشدختری که به تاریکی سپرده شدگفتی که شاهکار شما در زمانه چیست.. بالله که زنده بودنِ ما شاهکار ماست!
نامه های علی و زری·۲ سال پیشنامه هشتاد و سه ( داستان غمگین: لانگ دیستنس )یار دور قشنگم!بچه که بودم شاید کلاس پنجم بودم، شام غریبان امام حسین، جلوی خونه شمع روشن کرده بودیم با خواهرم. بچه های پر رو میومدن شمع ها ر…