Z14·۲ ماه پیشداستان«محافظ» قسمت پنجمبه نام خدادوباره همه در اتاق گروهمان جمع شدیم؛ همه آماده ماموریت هستند. دستم را مشت کردم و سمت دیوار ته اتاق که کسی در آنجا نیست می گیرم و…