عباسدرشبنامههایِ زنانه·۲ سال پیشعروسان زاگرسروزو شب دست در دست هم گذاشتند و ماه ها در پی هم دویدند و سالها به ستون یک رژه رفتند تا اینکه نوزده بهار از عمر من سپری شد و آخرندانستم یک…