ویرگول
ورودثبت نام

لقمه شرمندگی

شروع نوشتن
پست‌ها: ۱.نویسندگان: ۱
جدیدترین‌ها
پسرک مهاجردرداستانطوری!·
۲ سال پیش

یک ده آباد و ده شهر خراب

از دم ورودی حیاط صدای زنانه‌­ای بلند شد: « بچه‌­ها بیایین ناهار! »یک روز از اوایل تابستان بود و مدرسه‌ها تازه تعطیل شده بودند.ما هم به عنوا…
یک ده آباد و ده شهر خراب
خانوادهخواندن ۹ دقیقه
۱۷
۳