کاکتوس·۲ سال پیشیادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیمولی تو داشتی اونوری میرفتی منم یه ور دیگه. تصورات و تخیلات نصفه شبی کسی که خود اسم خودش را نمیشناخت