دِل آشوبدرعشق·۴ سال پیشچشمانت را ببند؛ میروم...میروم و چشمان خسته ی پدرم دوخته به در،تقاص گناهِ تو و بقیه شهر را پس خواهند داد... تو ببند چشمانت را ، چشمان پدرم به خستگی عادت کرده اند.