صبیحه همتیدرایرانفا·۷ سال پیشقصه های کوتاه: کارت پستالهر شب خواب می دیدم، هر شب. خواب می دیدم پستچی پشت دَر ایستاده است. با انگشت زنگ را می فشارد. صدای زنگ، سکوت را می شکند و من سراسیمه بسوی در خانه می شتابم تا کارت پستالی را که در انتظارش هستم تحویل ب...