Emily·۳ ماه پیشچه شد که این عکس را گرفتم؟ساعت دو شب بود فکر و خیال رهایم نمیکرد که راهت بخوابم،خسته بودم اما روحم تازه داشت به این فکر میکرد که زنده تر و شاداب تر از همیشه باشد.عج…
پدرام بهاآبادی Pedram Bahaeabadi·۲ سال پیششب اولین دیدار - نوشته شماره 8ساعت 14:42، امروز صبح باید میرفتم خاکسپاری بابای دوستم. گفتم شاید توو خاکسپاری باید فقط افراد نزدیک بودن. فردا میرم مسجد. اینکه باید میرفتم…