مصطفی ابوالمعصومی·۷ ماه پیشقسمت چهار- تجربهی مجدد تهی شدن و پیدا کردن یک راه فرارحسِ تهی شدن رو برای بار دوم داشتم تجربه میکردم. مقصدی که برای شرکت در ذهنم تصور کرده بودم، قسمتِ عمدهی انگیزهی حرکت و تلاشم در کافه بازا…
مصطفی ابوالمعصومی·۷ ماه پیششروع داستان زندگیِ حرفهای من - قسمت سوم- شروع چالش با ماهیت ارزشآفرینی شرکتشرکت با سرعت باور نکردنی داشت رشد میکرد. ظرف سه سال از ۲۰ نفر به حدود ۳۰۰ نفر رسیده بودیم. دفتر مرکزی رو سر یه داستانی به صورت ضربتی به یه…
مصطفی ابوالمعصومی·۸ ماه پیششروع داستان زندگیِ حرفهای من - قسمت دومنقشی که در سازمان بهم سپرده شده بود خیلی مبهم بود. اکثر کارها بیشتر از جنس رتقوفتقِ امور روزانهی دفتر بود. انجامِ این جنس کارهای عملیات…