حبیب ناظمی·۵ سال پیشهجوممینشینم نفسی تازه کنم. بعد از آن همه مسیری که باید پیاده می آمدیم و این پله های نسبتاً زیاد. تقریبا به تمام جزئیات خانه نگاه می کنم. بیشتر…
حبیب ناظمی·۶ سال پیشدیوانه شهردیوانه ی شهربی تو دیوانه ی شهرم، خدا میداندبی تو ویرانه ی شهرم، خدا میداندبی تو مهتاب و شب و کوچه نیایند به کاربی تو بیچاره ی شهرم، خدا…