fatemeh ghasemi·۲ ماه پیشدر پله دوم سوپر تنگ و شلوغ کنار محلکاریک روز عاقبت وسط کارهای روزانه، وسط خرید یک قوطی شیرنارگیل کوچک، درست وقتی از پلههای سوپر تنگ و شلوغ کنار محلکار پا به بیرون میگذاری؛ یا…
زهرا·۷ ماه پیشطوفانیک سال گذشت رفیق باورت میشه؟ یک سال از اون روز بسیار تلخچقدر گریه کردم، چقدر درد کشیدم و چقدر سنگین بود. اون روز به امیر گفتم هیچوقت این ه…
Mohsen ghorbani·۲ سال پیشبگذار طوفان تو را با خود ببردمدتی طولانی است که پا به طوفان گذاشتهام. حرف از گذشتهها نمیزنم چون نمیخواهم آن را به دوش بکشم. بار من به اندازهی کافی سنگین است
به تماشا و تامل·۲ سال پیشبه تماشای طوفان یا چه طور میشود درست وسط یک گردباد ایستاد؟از بچگی عاشق تماشای هوای طوفانیم. تماشای بادی که خیز بر میدارد و نظم معمول طبیعت را به هم میریزد. تماشای خاکی که مثل لحظه بیرون آمدن غول…
خاطرات ح.ف·۲ سال پیشطوفانیادته گفتی اگه کل دنیا بهت بگن نمیتونی ولی من بگم میتونی تو حتما میتونی.گفتی این نشون میده من برات مهم ترینمبرات اولویت اول و آخرمبرای منم…