maed·۳ سال پیشخردهقصههای تصادفی با واژههای تصادفی (۳)سر/ سینه/ پا / پاره / خطدر باز شد و خجسته خودش را توی اتاق پرتاب کرد. لبهی تخت فلزیِ وار رفته نشست. پاهایش را از کفش درآورد. کفشهای کهنه…