maed·۳ سال پیشفیلمشدگی زندگی منتاحالا شده با خودتان خلوت کرده و به این نتیجه رسیده باشید که زندگی شما یک فیلم است ؟ یعنی کسی هست که خودش را یک گوشه ای قایم کرده و دارد زن…
maed·۳ سال پیشخردهقصههای تصادفی با واژههای تصادفی (۳)سر/ سینه/ پا / پاره / خطدر باز شد و خجسته خودش را توی اتاق پرتاب کرد. لبهی تخت فلزیِ وار رفته نشست. پاهایش را از کفش درآورد. کفشهای کهنه…
maed·۳ سال پیشخردهقصههای تصادفی با واژههای تصادفی (۲)واژه ها : استمناء / جر زنی / اسفند / خردسالی / شکایتزمین سرخ است. سوراخ دهن دره میکند. بلعیدهشدهها روی هوا قدم میزنند . آخر داستان را ب…
maedدرکنج داستان نویسی·۳ سال پیشخردهقصههای تصادفی با واژههای تصادفیواژهها با تمام سنگینی و عظمتی که دارن، سرگردون تو فضا و مکان واسه خودشون میچرخن. من یقهی یه سریشون رو میگیرم و میندازمشون توی یه قصه ..…
maed·۴ سال پیشFOMO : fear of missing out !... و زمانی که «بودن» در «داشتن» تعریف شد! داشتن هر آنچه دیگریها دارند، یا دقیقتر، هرآنچه که دیگریها به نمایش، درمعرض دیدها، میگذارند.…
maed·۴ سال پیششنل ، داستان کوتاهی از نیکولای گوگولنخیر ، عاطفه این حرفها ( این ملاحظات ) سرش نمیشود. باید تن داد.نمیتوانم ازش فرار کنم. میدانم زیاد هست. خیلی هم هست، در اشکال و ابعاد و…