mehrofehr·۴ سال پیشنزول رحمت الهییکی بود یکی نبوددستش را گذاشت تو دست مادر. با هم وارد خانه سادات خانم شدند. داخل اتاق شلوغ بود. به بالا سرش نگاه کرد. سادات خانم جلو آمد. ب…