ویرگول
ورودثبت نام

پیرها

شروع نوشتن
پست‌ها: ۱.نویسندگان: ۱
جدیدترین‌ها
Dast Andaz·
۶ سال پیش

در ستایس خال و...؟!

مادرم گفت:«سیب خال زده تر از این نبود برداری؟بذار کنار یکی دیگه بردار!»و من پس از نشان دادن دستهایم به او گفتم«مادر!دستهای منو ببین،منم خال دارم باید بذارنم کنار،یکی دیگه رو بردارن؟»بنده خدا دیگه چیزی نگفت.زمانی که سیب رو پوست می گرفتم،ناخودآگاه داشتم خال های روی سیب رو با خال های روی دستم مقایسه می کردم که مادرم جمله«سیب خال زده تر از...
در ستایس خال و...؟!
داستانخواندن ۳ دقیقه
۱۱
۴