Dast Andaz·۷ سال پیشچیزهایی که در مدرسه و دانشگاه به ما یاد نمی دهند!(قسمت اول:شرم)در پیاده رو در حال قدم زدن هستم.جوان خوش تیپ و به ظاهر متشخصی از خودروی گرانقیمتش پیاده می شود و به محفل انسی که توسط چند نفر در پیاده رو و کنار یک مغازه لوازم یدکی شکل گرفته، نزدیک می شود.انگشت اشاره اش را جلوی بینی اش می گیرد تا کسانی از آن جمع که او را می بینند، وجود او را به روی خود نیاورند.آنها هم که گویی به او اردات دارند.جوری تظاهر می کنند که گویی هیچ چیز و هیچ...