عطیه حزیت·۲ سال پیشقصه یوری2یوری با مرغ به خانه برگشت و با خوشحالی به مادرش مرغ را داد ولی مامان روباه شاد نشد .یوری پرسید چی شده ؟مامان اشاره به دمش کرد و ان موقع یو…
عطیه حزیت·۲ سال پیشقصه یوریبه نام خدا یکی بود یکی نبود. دختر نوجوانی به نام یوری تنها توی جنگل زندگی می کرد .این دختر از وقتی چشم باز کرده بود فهمیده بود.مادر او یک ر…