مصطفی فتحی·۱ ماه پیشمصطفی فتحیمصطفی فتحی به جز باد سحرگاهی كه شد دمساز خاكستر؟كه هر دم مي گشايد پرده ای از راز خاكستر
گلناز توکلی بهروز·۹ ماه پیشیوسف منمن زلیخا نیستمکه معجزه، پیریام را از چهره ام بشویدو عشق، آخر قصه نجاتم دهد.من زلیخای قرنی بی رحممکه هیچ معجزه ای در آن رخ نمیدهدو یوسف،نه…
ابراهیم بشیرپور·۳ سال پیشحافظ با این سه کلمه چه کرده استکلا چند کلمه بیش نیست اما انگار خروارها حرف و دغدغه و درد و خاطره پشت همین یک نیم جمله هست. شما را نمیدانم، اما برای من فلسفه ای ساده ولی
علیاکبر قزوینی·۵ سال پیشکه عشق از پردهٔ عصمت… (روایتِ دوم)که عشقاز پردهٔ عصمتبُرون آرد زلیخا را…هر آنچه که انسان میخواهد، برای او در ساحت invisible (غیب، ناپیدا) مهیاست؛ چون جهان منحصر به همین جه…
علیاکبر قزوینی·۵ سال پیشکه عشق از پردهٔ عصمت… (روایتِ یکم)که عشق از پردهٔ عصمتبُرون آرد زلیخا را…پردهٔ عصمت، پردهٔ مستوری است. یوسف مظهر انسانی است که رؤیایی دارد، و زلیخا مظهر همان رؤیاست.عشقِ رؤی…