در حال یادگیری دانشها یا در حال جمعآوری کتابها؟
فلسفه از کجا وارد اسلام شد؟
بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.
قبل از شروع، یه نقشه به شما بدم برای پیدا کردنِ کلِ مقالههای من در ویرگول، به صورت دستهبندی شده.
انتشارات قلمبهستیز: مقاله های اصلی و جدیِ خودم توی این انتشارات هستن و شاید ۹۰٪ از کسایی که لطف میکنن و مطالب من رو میخوانن، مطالب این انتشارات رو دیدن و من رو با این انتشارات میشناسن.
انتشارات جنگل: اینجا هم مطالب خود هست، منتها بیشتر مطالبی که زیاد جدی نیستن و بیشتر شاید در دستهء «شخصی» یا «دلنوشته» یا غیره، قرار بگیره.
انتشارات آشغالدانیِ ذهن: صرفاً راجب معرفی کتابها و کلاً هر صحبتی که مربوط به کتابها باشه.
انتشارات ۵خطی: این هم مطالب خودم هست و ایده ای هست برای اینکه بتانم مطالب کوتاهتر رو اینجا در قالب ۵ پاراگراف کوتاه منتشر کنم.
انتشارات فلسفهلوژی: شناخت، نقد و بررسی فلسفه و سایر موارد مربوطه.
انتشارات صوفیلوژی: نقد و شناخت تصوف و عرفان و انحرافاتی که دارن.
انتشارات یهودولوژی: این ها اکثراً مقالات خودِ من نیستن و بیشتر بازنشرِ مقالاتِ اندیشکدهء مطالعات یهود هستن و هدفش هم شناخت و آگاهی راجب یهود و صهیونیسم و موارد مربوط به اینها هست.
انتشارات بهاییلوژی: این ها هم غالباً مطالب خودم نیستن و بازنشر از منابع دیگه هستن و هدفش هم نقد و شناخت و آگاهی راجب بهاییت و انحرافات اونها هست.
و اما این نوشته
جناب آقای مصطبی عبدالرزاق از اعلام فلسفه و استاد دانشگاه قاهره در کتاب «زمینه تاریخ فلسفه اسلامی» از قول ابن نباته در شرح حال «سهل بن هارون» مینویسد:
توجه کردید اون قسمت رو؟ یه بار دیگه اینجا میارمش:
زیرا این علوم عقلی، به هیچ دولتِ شرعی وارد نشد، مگر آنکه آن را به تباهی کشید، و بین علمای آن کشمکش به وجود آورد.
متن عربی هم که ایشان بهش استناد کرده، اینه:
ولی نظر (شاید هم اعتراف) آقای مصباح یزدی درباره علوم فلسفی
ایشان در کتابِ آموزش فلسفه، ج۱، ص۳۳ این رو گفتن:
دستگاههای ستمگر بنیامیه و بنیعباس کوشیدند با استفاده از علوم یونانیان و رومیان و ایرانیان ? در برابر اهل بیت علیهم السلام دکانی باز کنند.
اعتراف جلالالدین همایی از اساتید فلسفه درباره «ناسازگاری بین دین و فلسفه»
جلالالدین همایی از اساتید فلسفه و عرفان مینویسد:
البته میدانید که گروهی از متفکران اسلام که از آن جمله جمعیت موسوم به «اخوان صفا» است درصدد برآمدند که ما بين دین و فلسفه را سازگاری و موافقت بدهند.
جمعی از دانشمندان شیعی امامی هم از قرن هفتم به بعد در همان منظور تلاش کردند، اما غالب آنست که دین و فلسفه هردو را از محور اصلی خود خارج میسازند تا ما بين آنها را سازگاری وهمآهنگی داده باشند؛ وگرنه صرف فکر عقلی فلسفی بویژه عقول ناقص جزوی با اخلاص و تعبد مذهبی همه جا موافقت و همراهی نمیتواند داشت، دین و فلسفه عقلی هرکدام مجری و مبنای جداگانه دارد، ? فلسفه زائیده فکر و عقل «بشری» است، اما مذهب، مولودِ «وحی و الهام آسمانی» و محصول عواطف و وجدانیات انسانی است.
? دو رساله در فلسفه اسلامی، ص۶و۷
به کانال تلگرام من هم سر بزنید (کانال برای سرگرمی و مطالبِ سطحی و به اصطلاح Fun و برای هدر دادنِ وقت، نیست). برای ارتباط با من هم میتانید از این ID تلگرامی استفاده کنید.
مخلص،
مطلبی دیگر از این انتشارات
آقای دینانی و یک ادعای بیاساس و خلاف دین
مطلبی دیگر در همین موضوع
طراوت قرآن
بر اساس علایق شما
هزینههای گوگول