اگر دست انداز از ویرگول برود

ویرگول به لطف تولید کننده گان محتوای خوبی که دارد و به رقم خیلی از کم و کاستی هایش، هنوز می تواند رونق داشته باشد. کاربرانی که عضو این سایت هستند به چند دسته تقسیم می شوند که کاری به همه ی آن ها ندارم، اما گروه اصلی که حضوری فعال دارند بدون هیچ گونه پاداش یا چشم داشتی زحمت می کشند و نوشته های زیبا و خواندنی شان را منتشر می کنند.

بدون شک هر کدام از نویسندگان این سایت نقش مهمی در بقای سایت ویرگول ایفا می کنند و اگر روزی یکی بخواهد دیگر ننویسد یا اینکه به مکان جدیدی برای انتشار مطالبش نقل مکان کند، ویرگول یکی از سرمایه هایش را از دست خواهد داد.

جلال محسنی معروف به دست انداز کسی است که علاوه بر تولید محتوای خوب و خواندی، از افرادی محسوب می شود که تاثیر به سزایی در جذب مخاطب برای سایت ویرگول دارد و همچنین با برگزاری مسابقه و ایجاد چالش های مختلف آن هم با بودجه ی شخصی سعی بر این داشته است تا افراد را به نوشتن و فعالیت بیشتر تشویق کند کاری که کمتر از سمت تیم ویرگول اتفاق افتاده است.

یکی از چیزهایی که گاهی در مورد دست انداز به آن فکر می کنم این است که اگر او روزی بخواهد از ویرگول برود، چه تبعاتی خواهد داشت و بعد از او چه چیزهایی تغییر خواهد کرد. دوست داشتم این موضوع را با دقت بیشتری بررسی کنم و آنچه به ذهنم می رسد را با بقیه دوستانی که در ویرگول می نویسند به اشتراک بگذارم.

قطعا ویرگول از نبود نویسندگان تاثیرگذار رنج می برد، اگر به صفحه ی چند نفر از افرادی که در فضای خارج از این سایت، دارای برند شخصی و جامعه ی آماری دنبال کننده ی بالایی دارند مراجعه کنید، خواهید دید که مدت زمان زیادی از انتشار آخرین مطلب آن ها گذشته است، به عنوان مثال چند نفر زیر را نگاه کنید :

مجتبی شکوری

شاهین کلانتری

شرمین نادری

مهدی یزدانی خرم

ناهید عبدی

یک پزشک

و ده ها نفر دیگر که من از آن ها خبر ندارم.

اما به نظرم نبودن آن ها به اندازه ی نبودن دست انداز آنقدر در ویرگول تاثیر گذار نخواهد بود. درست است که ایشان در فضای بیرون انسانی شناخته شده و معروف نیست، اما به خوبی نشان داده است که ملاک خوب بودن در نوشتن می تواند چیزهای دیگری هم باشد.

دست انداز جزو نویسندگان پرمخاطب ویرگول محسوب می شود و نکته ی قابل توجه اینجاست که او هیچ گاه برای معروف شدن و پسندیده شدن نوشته هایش دست به قلم نشده است. او می نویسد چون با نوشتن حالش را خوب می کند، او می نویسد چون عاشق نوشت است. این ویژگی ها باعث شده تا در سردترین روزهای ویرگول او انگیزه اش را از دست ندهد و با تمام کم لطفی هایی که دیده است همچنان با تمام وجود راهش را ادامه داده دهد.

حال اگر روزی دست انداز دست از نوشتن در ویرگول بردارد و دیگر برای همیشه آن جا را ترک کند، این اتفاق چه پیامدهای برای سایت ویرگول خواهد داشت :

اول: بنظرم به همراه ایشان عده ی زیادی این سایت را ترک می کنند و به دنبال این خواهند بود که دست انداز را در سایت ها یا شبکه های اجتماعی دیگر دنبال کنند. قطعا برای آن ها مهم است که فضای جدید آن قدر قابلیت های خوبی داشته است که دست انداز سخت پسند را وا داشته تا به آن جا نقل مکان کند.

دوم: چه مخاطبان قدیمی و چه آن هایی که کاربر جدید سایت می شوند برای دست انداز مهم هستند. انگار یکی از هدف های اصلی او این است تا در دیگران شور نوشتن ایجاد کند. این کار او باعث شده است تا ماندگاری افراد در سایت بیشتر شود. پس اگر دست انداز برود، دیگر کسی نیست که اعضای ویرگول را به نوشتن و حتی ماندن تشویق کند. چه بسیار کسانی را دیده ام که با اینکه نوشته های خوبی داشته اند ولی به دلیل دیده نشدن و ده ها عامل دیگر در صفحه ی خود فعال نیستند یا حذف حساب کاربری کرده اند. قطعا دست انداز زورش به همه نمی رسد و در حد وسع تلاش کرده تا از ریزش مخاطبان ویرگول جلوگیری کند.

سوم: مهم تر از مورد اول و دوم، جای خالی محتوای خوب دست انداز بعد رفتنش است. به جرات می توانم بگویم بعد از چند سال حضور در ویرگول هنوز کسی را ندیده ام که به اندازه ی دست انداز صبر و حوصله در تولید محتوا داشته باشد. اگر به این گفته ی من اعتقادی ندارید، سعی کنید حداقل یک هفته با همان کیفیتی که ایشان تلاش می کند، محتوا تولید کنید.

از معرفی کتاب تا بررسی و نقد فیلم، از ایجاد چالش تا برگزاری مسابقه، از داستان تا فلسفه، از دلنوشته تا شعر، همه چیز را می توان در صفحه ی ایشان پیدا کرد و به اندازه ی لازم از آن بهره برد. کم تر کسی را دیده ام که با این نگاه وسیع به موضوعات پیرامون خود نگاه کند و در مورد آن مطلب بنویسد به طوری که همه بتوانند از آن بهره ببرند. نوشته های ایشان اغلب جزو منتخب های ویرگول است که از طرف مخاطبین انتخاب می شود و این خود نشان دهنده ی کیفیت بالای محتوای دست انداز است. پس نمی شود گفت او فقط می نویسد بلکه در کنار نوشتن مراقب است تا محتوایی که ارائه می دهد دارای استانداردهای قابل قبول برای خوانند باشد.

چهارم: دست انداز نسبت به سایر نوشته های منتشر شده در ویرگول بی تفاوت نیست و در حد اندازه احساس مسئولیت می کند. اگر نوشته ای خوب باشد از آن تعریف و خواندنش را به دیگران توصیه می کند و از طرفی هم با بعضی از نوشته ها مخالفت می کند هرچند که این کار گاهی او را به دردسر هم می اندازد.

بنظرم حداقل این چهار پیامد بعد از رفتن دست انداز گریبان ویرگول را خواهد گرفت و این سایت بایستی دنبال راه کاری باشد که خلاء این موارد را پر کند. البته مطمئنا سایت ویرگول بعد از دست انداز هم به کار خود ادامه خواهد داد اما نمی دانم چقدر طول خواهد کشید تا کسی مثل دست انداز دوباره در ویرگول متولد شود.

سایتی مانند ویرگول که وابسته به حضور مخاطب در آن است تا مسیر رشد و پیشرفت خود را طی کند، قطعا برای از دست دادن افراد تاثیر گذارش متضرر خواهد شد و امیدوارم در ادامه راه کارهایی ارائه دهد که تا اعضایش ماندگار شوند و همچنین شرایط را طوری فراهم کند تا جامعه ی آن شاهد حضور اشخاص ارزشمند بیشتری باشد.

30 مرداد 1401

علی دادخواه