«دنبالهروِ هرکسی نباش، ولی از هرکسی توانستی یاد بگیر!» آدرس سایت: dastandaz.com | ویراستی: Dast_andaz@ | ایمیل: mohsenijalal@yahoo.com
چالش هفته (چالش ۲۴ : کلمات شیرین کودکانه!)
یکی از فرهنگ لغتهایی که جای آن به شدّت در میان فرهنگ لغتهای منتشر شده خالی است، فرهنگ لغتی شامل کلمات خاص و شیرینی است که کودکان استفاده میکنند.
بیایید شروع کنیم ببینیم چند کلمهی کودکان را میتوانیم جمعآوری کنیم؟ آیا بین کلمات کودکان ایرانی تشابهی هم وجود دارد یا هر کودکی کلمات خاص خودش را دارد؟ اگر از یک قرن پیش شروع کرده بودیم و هر ده سال یکبار، همچون فرهنگ لغتی را، به فراخور امکانات هر عصر، جمعآوری کرده بودیم، الان ده فرهنگ لغت کودکانه از ده دههی متفاوت داشتیم که میتوانستیم با خواندن آنها، به نتایج و خروجیهای جالب، شیرین و قابل تاملی برسیم. افسوس که جای همچون کاری همچنان خالی است.
معمولاً بزرگ که میشویم یک یا چند تا از لوازمی که زمان کودکی استفاده میکردیم را به نشان میدهند و میگویند اینها را یادگاری نگه داشتیم تا بزرگ که شدی نشانت دهیم ولی کمتر ممکن است کلماتی که ما زمان کودکی استفاده میکردیم را جایی یادداشت کرده باشند و برایمان بخوانند. شما بیایید مسیر دیگری را طی کنید و این شگفتانهی کلمات شیرین کودکی را برای فردای کودکان اطرافتان رقم بزنید.
لطفاً بروید از بزرگترهایتان بپرسید که آیا کلماتی که شما در زمان کودکیتان جور خاصی ادا میکردید را به خاطر دارند. اگر دارند، به قلم بیاورید.
لطفاً چند وقتی روی کلمات کودکان اطرافتان (فرزند و یا خواهر و برادرهای خردسال خودتان و یا کودکان خردسالِ دوستان، بستگان و همسایگان) تمرکز کنید و واژگانی که آنها به کار میبرند و معمولاً هم طنز و شیرین از آب در میآید را جمعآوری کنید.
خواهش میکنم به جای نوشتن این کلمات در بخش نظرها، آنها را هر چند تایی که هستند را در یک پُست جداگانه و با هشتگ «چالش هفته» منتشر کنید تا در اینجا به یادگار بماند.
چند تا از کلماتی که بچه فیلسوف توی کودکیاش استفاده میکرد و به خاطر دارم را فعلاً مینویسم و پس از پرسوجو اگر کلمات دیگری نیز یافتم به آنها اضافه خواهم کرد:
تخم مرغ: موگام موگام!
پُف فیل: پتیکو پیس!
قلقلک: دیکال!
ندارم: نَیَهیَه!
مامان: آمّا!
بابا: آبّا!
یادداشت مرتبط:
پیشنهاد تماشا:
یادداشت پیشین:
حُسن ختام: قسمتهایی از کتاب «زندگی درخشان من» اثر «کیم آئه ران»
پدرم از من میپرسد که اگر دوباره متولد شوم میخواهم چه باشم؟ من هم با صدای بلند پاسخ میدهم بابا میخواهم تو باشم. میپرسد چرا او، وقتی کلی آدم بهتر در دنیا هست؟ من آرام و خجل میگویم بابا میخواهم تو باشم و خودم را به دنیا بیاورم تا بفهمم تو چه حسی داری. پدرم گریه میکند...
تمام جملات حساب کاربریام از ابتدا تا به امروز: (محض یادگاری!)
- یک: از روز اول آمدنم به ویرگول تا پنج سال و سه ماه بعد:
من کسی نیستم. تو کیستی؟ اگر تو همانند من، کسی نیستی. پس با هم دو کَسیم. مبادا به کسی بگویی. و چرا که آنان کسی هستند، ما را تاب نمیآورند. چه ملالت بار است کسی بودن. اگر کسی نباشی. همه کس هستی. (امیلی دیکنسون)
- دو: تقریباً شش ماه دوم سال ۱۴۰۱
تا دلی آتش نگیرد حرف جانسوزی نگوید / حال ما خواهی اگر، در گفتهی ما جستجو کن! (نظام وفا آرانی) مختصات جغرافیایی قلبم: 35° 42′ 3.51″ N, 51° 23′ 28.13″ E
- سه: از ۱۷ فروردین ۱۴۰۲
ما نه بهتر و نه بدتر از دیگران بودیم. تلاشمان را کردیم. فقط همین. (کتاب خورشید خاندان اسکورتا، لوران گوده)
- چهار: از ۱۳ خرداد ۱۴۰۲
حیف و صد حیف که در دایره امکان نیست؛ اهل دردی که به درد سخن ما برسد! (صائب تبریزی) مختصات جغرافیایی قلبم: °۳۲ شمالی °۵۴ شرقی (ایران)
- پنج: از ۱۷ تیر ۱۴۰۲
در پرده ما ساز نوا بسیار است/ عیب و هنر و زنگ و صفا بسیار است/ خواهی کف گیر و خواه گوهر بردار/ ما دریاییم و موج ما بسیار است! (بیدل دهلوی)
مطلبی دیگر از این انتشارات
فهرست بدهکاریهای احتمالی یک بشر!
مطلبی دیگر از این انتشارات
زندگی پاک کن ندارد...
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش " اسم و رسم"