Ali Rastin·۳ سال پیشیک روز مغزم را بالا میآورمبه روزهایی فکر میکنم که حالا دیگر نزدیک به دو سال از آنها میگذرد. آدمها ترسیده بودند. حدس نمیزدند تا چه مدت قرار است درگیر این وضعیت با…
Ali Rastin·۳ سال پیشماهیت و وجود زیستنبد زیستن٬ بیکیفیت زیستن٬ بد بودننزیستن٬ نفس نکشیدن٬ نبودنبگذارید واقعیت را بگویم. اگر دچار موقعیت سطر اول شوید کسی برایتان تره هم خرد نمی…
Ali Rastin·۳ سال پیشاولین روزهای اینستاگرام ۱۴۰۰.۰۴.۱۷اولین بار که اینستاگرام نصب کردم پسری افسرده و دبیرستانی بودم و دنیایم نسبت به امروز کوچکتر بود؛ غمهایم نیز خفیف و سبکتر. آن زمان اینست…
Ali Rastin·۴ سال پیشیک یادداشت بیاهمیتساعت چهار و پنج دقیقه 14 دی است. سه روز از سال نوی میلادی میگذرد. دراز کشیدهام روی تخت. تقریبا یک ساعت دیگر کلاس موسیقی دارم. کمکم دارد…
Ali Rastin·۴ سال پیش1636 کلمهاینها تراوشات ذهنی بیاهمیت من است. البته میشود گفت بیشتر از خیلی وقتها واژه به تسخیر من در آمده است. آری در همان نهایت ناب بی هیج انگار…
Ali Rastin·۵ سال پیشلعنت به تمام چشمهای عسلیآخرین باری که سردم بود و میلرزیدم، در حالی که همزمان جذب نیکوتین باعث میشد سرم سنگین شود پارسال زمستان بود. کوچهی کناری دانشگاه، بین کلا…
Ali Rastin·۵ سال پیشرمقی که برای زیستن ندارمنمیدانم وجه تمایز زنده ماندن و زندگی کردن را چه میتوان تعریف کرد. برایم مهم نیست. زندگی کردن و زنده ماندن هر چه که باشند این را میدانم:…
Ali Rastin·۵ سال پیشهستی دقیقا همانقدر که احساس میشود پوچ نیستهستی دقیقا همانقدر که احساس میشود پوچ نیست؛ مقدار آن بسیار بیشتر است. به بیان دیگر باید اعتراف کرد آدمی در تقلایش برای کشف شیوههای بهتر…
Ali Rastin·۵ سال پیشطوفانطوفان آمده بود. ظهر یک چهارشنبهی تعطیل بود که طوفان آمد. آن روز مثل خیلی وقتهای دیگر نبودی. من داشتم در خیابانهای اطراف خانهمان راه می…