
ذن تأکید فراوانی بر تفکر لحظه به لحظه و ژرف نگری به ماهیت اشیا جانداران و... به وسیله تجربه مستقیم دارد.
فلسفه ذن ترکیبی از تائوئیسم و همچنین بودیسم است و در آن سعی می شود معنای زندگی به صورت مستقیم درک شود تا بدین طریق از بروز سوء برداشت های ناشی از زبان و یا افکار منطقی جلوگیری شود. این فلسفه در کره و ژاپن محبوبیت بسیاری دارد و حتی از اواسط قرن بیستم مورد استقبال دنیای غرب نیز قرار گرفته است.
مکتب ذن در سال 1911 بوسیله راهبی ژاپنی به نام ایزائی به این کشور آورده شد. این راهب تحت حمایت امپراطور شروع به تاسیس موسسات و باشگاهها کرد، او مکتب ذن از نوع رینزائی را به شاگردانش آموخت و باشگاههایی را در شهرهای کیوتو و کاماکورا بنیاد نهاد . مکتب ذن از نوع سوتو هم در سال 1227 وارد ژاپن شد.
آورنده این مکتب شخصی به نام دوژن بود که باشگاه بزرگ ایهی جی را بنیان گذاشت.
ورود ذن به ژاپن مصادف با دیکتاتوری نظامی یورتیومو و پیروان ساموراییاش بود که اینان قدرت و حکومت را از دست اشراف رو به زوال گرفته بودند.

اما به شکلی عمیقتر ذن شکلی از آیین بودایی مهایانه است که تاکید فراوانی بر تفکر لحظه به لحظه و ژرف نگری به ماهیت اشیا به وسیله تجربه مستقیم دارد. این مکتب معمولاً تعالیم خود را به صورتهایی تناقض آمیز و فرامنطقی بیان می دارد. ذن را می توان مراقبهای (مدتیشنی) ناظر بر چهار لایه شرح داد: لایه نخست شاهد بودن بر محیط اطراف شامل صداها، بوها، نورها واحساس سرما وگرما است.
لایه دوم ناظر بودن بر ذهن است. به این معنی که افکار واندیشه ها ستیز نکنیم، از آنها نگریزیم، آنهارا نام گذاری نکنیم (زشت/زیبا) و به خاطر خجالت یا احساس گناه از افکار، آن ها را انکار نکنیم. لایه سوم جسم است که بر تک تک نقاط بدن و وانهادگی و آرامش آنها ناظر باشیم. لایه چهارم تنفس است که طی آن ریتم وآهنگ طبیعی تنفس را شاهد خواهیم بود.
ذن بر این نکته تاکید میگذارد که فرد میبایست لحظه به لحظه اندیشه کند و در ماهیت اشیا، جانداران و ذرات هستی به ژرفا برسد و از این رهگذار به تجربههایی بیواسطه دست یابد.
مکتوبات ذن اشکال گوناگون دارد و در طی زمان پویایی و نشاط خود را حفظ کرده است. «کوان»ها یکی از مشهورترین این مکتوبات است.

کوانها معماهای پاردوکسیکالی هستند که به عنوان شیوهای از مراقبه در آیین ذن ارائه میشوند. هدف کوان این است که ذهن تحلیلگر و خودمحور کناره بگیرد تا بیذهنی، که شهودگرایی بیشتری دارد پدیدار شود. هدف این نیست که به یک پاسخ سرراست برسیم، بلکه هدف این است تا ببینیم اندیشهی ما به یک پاسخ کاملا راضیکننده نرسیده است. هستند کسانی که ادعا میکنند کوانها از اساس ضداندیشه هستند.
اما آنها نه عقلانی هستند و نه ضد عقل. کوانها تنها به این اصل اشاره دارند که نمیتوان بر حقیقت دست کشید. یک کوان مثل چاقویی ذهن مراقبهگر را میشکافد. مانند چکشی که برای درهمشکستن اندیشهی خشک و بدون انعطاف به کار میرود. کوان یک مکعب روبیک از کلمات متناقضنماست که ذهن را میشکافد. نباید کوانها را به حد چیستان و معمای صرف تنزل داد بلکه باید با هرکدام از آنها زندگی کرد و گذاشت تا ذهن در شهود عمیق به ژرفای آنها راه ببرد.
از دیدگاه تاریخی می توان به (ذن) به عنوان سرانجام و نقطه کمال سنتهای دور و دراز فرهنگ هندی و چینی نگریست. البته اهمیت ژاپن کم تر از آن دو نیست.
سرچشمه و اصل ذن, همان اندازه که هندویی (و(دانتایی) و (یوگایی) و (بودایی)) است تائویی هم هست.
در پرتو نگرشی که از راه ذن به آن دست می یابیم, دیگر دید مرکزی و نقطه ای مد نظر نیست، بلکه نگرشی کل نگرانه در کار است. همه هستی را در پرتو آن میتوان دید و اگر بخواهیم آن چه بدین شیوه دیده ایم, به زبان بیاوریم حتماً زبان گفتاری و نوشتاری که ویژه پیوند این جهانی است یا به کار نمی آید یا اگر هم به کار آید ناتوان از رساندن پیام واقعی است. ذن راه نگریستن نوی را فرا روی ما میگشاید.

ذن با سخنان دور از خرد این جهانی و فراتر از منطق برهانی می خواهد که ما نظرگاه دیگری جز آن چه داریم و به دیدگاهی به طور کامل نو دست یابیم تا از آن راه به رازهای زندگانی و نهفته های طبیعت بنگریم.
شکفتن خرد به معنای ادعا و بیان خرد نیست, بلکه به آن سوی خرد رفتن است. ذن از واقعیتها سخن می گوید، نه از تصورات منطقی. مراد از سادگی در ذن همان گرفتار باریک اندیشیهای عقلی نشدن و کشیده نشدن به استدلال فلسفی است؛ و این سادگی به این معناست که واقعیتها را چنان که هستند باز بشناسیم و بدانیم که واژهها واژهاند و بس.
برای شاگردان ذن مهمترین چیز عدم دوگانگی است. «ذهن اصیل» ما همه چیز را در خودش دارد. همواره سرشار و خودبسنده است. نباید حالت خودبسنده ذهن از دست برود. گفتنی است در اینجا منظور ذهنی بسته نیست بلکه مقصود ذهنی خالی و آماده است. چنانچه ذهن کسی خالی باشد، همواره برای هرچیزی آماده و به روی هر چیزی گشوده است. در ذهن مبتنی بر ذن قابلیتها فراواناند، برخلاف آنکه قابلیتها در ذهن پیش از ذن ناچیز هستند.

هدفِ ذن این است که بنیاد نظم منطقی و ریاضی چیره بر زندگی ما را که واژگونه است براندازد و آشکار کند که ما به گونهای (روانی) و (زیستی) زندگی می کنیم، نه از روی منطق. ذن می خواهد که زندگی از درون زیسته شود. یعنی انسان بندی بند قوانین، عرف و عادتها نباشد. بلکه قانونهای ویژه خود را بیافریند.
ویژگی دیگر ذن پرهیز از هرگونه سخنرانی است. چرا که کار به عمل برآید.
در رابطه با مدیتیشن ذن فواید بیشماری وجود دارد. ذن یک روش کامل برای کسب خرد و پرورشدهندهی یک ذهن روشن و آرام است. ذن آرامش را در ذهن به وجود میآورد، بدین معنا که هر شخصی میتواند با افراد دیگری که در اطراف او هستند، هماهنگ شود. ذن به شخص برای روابط بهتر کمک میکند و حس عزتنفس و اعتمادبهخود را در شخص افزایش میدهد.
ذن یک رفتار مثبتاندیشانه و به دست آوردن قدرت درونی را آهسته آهسته القا میکند که برای مقابله با مسائل زندگی بسیار کمککننده است. جدای از این فواید، ذن با سلامتی هم در ارتباط است و استرس و افسردگی مزمن را از بین میبرد.
مدیتیشن ذن هم مانند هر نوع دیگری از مدیتیشن است. برای تمرین مدیتیشن به یک بالش احتیاج دارید که معمولا به حالت و نحوه انجام تمرینات شما بستگی دارد. شما بر روی بالش مینشینید. پیش از شروع تمرین، کفشها، جوراب و هر لباسی که مانع راحتی شما میشود را در بیاورید. باید اتاقی را که هوا در آن جریان دارد، انتخاب کنید. هنگامی که برای شروع مدیتیشن آماده شدید، خود را در حالت ذاذن (مدیتیشن نشسته، به صورتی ۳ زانو که پاها روی هم قرار گیرد.) قرار دهید و نهایتا از درستی پوزیشن خود اطمینان پیدا کنید.
شاید از این مطلب هم خوشتان بیاید: از فنگشویی چه یاد میگیریم؟