گاهی سکوت عاملِ فریاد میشود
بغضی نهفته عاقبتش داد میشود
طوفانِ وحشیانهی دریا پس از غمی
ناگفته و درونِ دل ایجاد میشود
مرغی میانِ شعله اسیر است؛ ناگهان
ققنوس گشته از قفس آزاد میشود
آتشفشانِ خفتهی صبری در انتها
فعّال از آهِ مادرِ اجساد میشود
غمگینترین مترسکِ دامانِ مزرعه
با رفتنِ کلاغِ ستم شاد میشود
گیسوی زخم خوردهی محکومِ حبس هم
روزی مسافرِ وزشِ باد میشود...
«علی معلمی»
کلامی کوتاه:
شاید بخشی از چیزی که منجر به خلق اثر «جیغ» شد، فوران آتشفشان کراکاتوای اندونزی در سال 1883 باشد که آنقدر شدید بود و چنان صدایی از آن برخاست که هیچ انسانی تا به آن روز نشنیده بود.
امواج صوتی آن تا هزاران کیلومتر آنسوتر رفت و پراکندگی خاکستر آن باعث شکست نور خورشید در آسمان شد و طیف رنگی قرمز را نمایان ساخت. وحشت و اضطراب ناشی از آن حادثه در این نقاشی با انگیزهی دیگری به تصویر کشیده شده است.
کلامی کوتاهتر:
خب سلام. چند ماهی شد که نبودم. نمیدونم الانم هستم یا نه. ولی خب میشه شعر پست کرد.
دو شعر آخر: