اَرغَوانِ بی اِبتِهاج؛
اَرغَوانِ بی اِبتِهاج؛
خواندن ۱ دقیقه·۳ ماه پیش

قدمِ بعدی؟!

دوست‌داشتنت قدمِ‌بعدیِ‌ زندگیِ من است. از همان روزی که به گیلان رفتم و تو را با گیسوانِ به رنگِ طلایت دیدم دوست‌داشتنت قدمِ بعدیِ‌ زندگی‌ام شد، از همان روزی که باد گیسویِ‌شلاق‌مانندت را میانِ سبزه‌هایِ خوش‌عطرِ دشت رقصاند دوست داشتنت قدمِ بعدیِ زندگی‌ام شد، از همان روزی که خنده‌هایت روح‌پرورترین آوایِ‌پرشورِ زندگی‌ام را تشکیل داد دوست‌داشتنت قدمِ‌بعدیِ زندگی‌ام شد و از همان‌ روزی که تصویرِ تو با آن پیرهنِ‌سنتیِ چین‌دارت و سیرتِ همچو ماهت عنوانِ‌رویا را در ذهنم اختصاص داد دوست‌ داشتنت قدمِ بعدیِ زندگی‌ام شد و اکنون، هر قدمی که برای زندگی‌ام برمی‌دارم به عشقِ‌تو و به‌خاطرِ دوست‌داشتنِ توست. دیگر قدمِ بعدی ارزنی ارزش ندارد، اما پایانِ تمامیِ قدم‌هایم فقط دوست‌داشتنِ توست و بس..نمی‌دانم بلاخره انتهایِ این اقدام کجاست؛ اما می‌دانم که تا وقتی دوست‌داشتنت هست، مقصد اهمیتی ندارد. پس، دوستت‌ خواهم داشت تا آن هنگام که پاهایم توانِ قدم برداشتن نداشته باشند.

16شهریورماهِ 1403

عشقدوست داشتنغمگینعاشقانهعاشق
هر چه دورتر زِ کسان، آرمیده‌تر؛
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید