ویرگول
ورودثبت نام
بلوبِری
بلوبِریحس میکنم یه پنجره هستم که رو به یه جنگل بارونی باز شدم. نفس های عمیق میکشم. به صداها، بیشتر توجه میکنم. به چهره ها نگاه میکنم. خودم رو در اغوش میگیرم.
بلوبِری
بلوبِری
خواندن ۱ دقیقه·۱۰ ماه پیش

مَنِ دو. ۵ بهمن ۴۰۳

از آدم هایی ک رها نمیکنن خوشم نمیاد. اینکه برای ی چیزی تلاش کنی اصلا بد نیست. حتی خوبه. ولی اینکه دیگه بعد از اون تلاش ۱۰۰ درصد هم رها نمیکنی، تهوع آوره. ولش کن. رهاش کن. داری روانیم میکنی. نشده دیگه. بیخیالش شو. بعضی وقتا شاید واقعا قرار نیست بشه. شاید اصلا برای نشدن هست. شاید باید اصلا ولش کنی تا باشه.

هیم. این روزا روی ی چیزی ک دارم کار میکنم‌چشم زخم هست. هنوز ایده ای ازش ندارم ولی دلم میخواد چنین اسمی توی سرم باشه. من دلم میخواد از داشته هام لذت ببرم.

از نوشته هام دارم متنفر میشم.مفهومی ندارن.


دلنوشتهاعتماد به نفستنفربهمنفراموشی
۱
۰
بلوبِری
بلوبِری
حس میکنم یه پنجره هستم که رو به یه جنگل بارونی باز شدم. نفس های عمیق میکشم. به صداها، بیشتر توجه میکنم. به چهره ها نگاه میکنم. خودم رو در اغوش میگیرم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید