هر فردی قبل از این که بتواند رئیسجمهور جامعهای به وسعت چند ده میلیون باشد، ابتدا باید توانایی ریاست بر جمهوریای به وسعت یک نفر (همان خودش) را اثبات کرده باشد.
آن کسی که در ریاست بر جمهوری خودش همچون خر، در گل مانده است، چگونه میتواند ادعای ریاست بر جمهوریای به وسعت چند ده میلیون نفر را داشته باشد؟!
هر خلبانی، حتی قبل از در دست گرفتن سکان یک هواپیمای تک نفره، باید چندین آزمون تئوری و عملی را پُشت سر بگذارد و ساعتها پشت سامانهی شبیهساز آن هواپیما بنشیند. حال آن که سکان هواپیمایی با جمعیت چند ده میلیون سرنشین، به دست کسی سپرده میشود که حتی از عهدهی آزمونهای هدایت یک هواپیمای تک نفره نیز برنیامده است.
آری! تاریخ بارها ثابت کرده است که از یک سو، هدایت هواپیماهایی با این عظمت را به خلبانی ناشی میسپارند. آن هم در آسمانی پر از گرد و غبار و طوفان که مهارت مضاعفِ خلبان را میطلبد و از سوی دیگر، بسیار امیدوار هستند که صحیح و سالم به مقصد برسند!
لُب کلام:
خلبان: ناشی، هواپیما: فوق سنگین، هوا: غبارآلود، مقصد: نامعلوم، برج مراقبت: فرسوده، مسافران: خوش خواب و خوش خیال! در این وضعیت، سالم رسیدنمان چقدر دارد احتمال؟ غصّه نخور، چون هنوز فرض مُحال، نیست مُحال!
والسلام.
دو مطلب قبلی:
دوستان علاقهمند به "نوشتن"! به گاهنامه شماره نوزده، سر بزنید و برای موضوعات مطرح شده در آن مطلب بنویسید و در صورت برنده شدن، کتاب جایزه بگیرید. چشم به هم بزنید خرداد هم تمام شده، پس لطفاً بجنبید!
اگر وقت دارید: به نوشتههای هشتگ «حال خوبتو با من تقسیم کن» سر بزنید و اگر خودتان حال خوبی برای تقسیم داشتید، لطفاً دست دست نکنید و آن را با این هشتگ بین دوستان خودتان تقسیم کنید. بِسمِالله.
حُسن ختام: به نقل از خواجه عبداللّه انصاری:
بنگر که چه میورزی، همان اَرزی که میورزی.