چقدر به این فکر کرده ایم که این حرفهایی که همین جوری بی هدف شلیک می کنیم چه عواقبی می توانند بر روی اطرافیان ما داشته باشند.اگر فیزیولوژی بدن ما جوری بود که برای هر روز فقط ده جمله یا صد کلمه می توانستیم حرف بزنیم،حتماً خیلی بیشتر از اینها مراقب حرفهایی که قرار است از دهانمان خارج شوند،بودیم.
چرا از واژه «شلیک»استفاده کردم؟مگر حرفها تیر هستند که شلیک شوند؟به نظرم کلمه هایی که از دهان ما خارج می شوند،هر کدام به منزله تیرهایی هستند که شلیک می شوند.کلمه های شفاهی یا همان حرفهایی که از دهان ما بیرون می آیند،به مثابه تیرهای مشقی و کلمه ها و یا حرفهایی که می نویسیم همچون تیرهای جنگی می مانند.
مراقب حرفهایمان باشیم.مراقب باشیم که تیرهایمان را به کدامین سمت و سو شلیک می کنیم.گولِ مشقی بودن بعضی از تیرها را نخوردیم.چه بسیار تیرهای مشقی که جانی را گرفتند و چه بسا تیرهای جنگی که جان بخشیدند!
دو کلمه یا دو تیر مشقی«مشکل خودته»می توانند کار یک نفر را به خودکشی بکشانند و شش کلمه یا شش تیر جنگی«از دست من کمکی ساخته است»می توانند یک نفر را از خودکشی منصرف کنند.حواسمان باشد.
امام على عليه السلام می فرمایند:
«أكثِرْ صَمتَكَ يَتَوَفَّرْ فِكرُكَ، و يَستَنِرْ قَلبُكَ، و يَسلَمِ النّاسُ مِن يَدِكَ.»
بر خاموشی ات بيفزاى تا انديشه ات فزونى گيرد و دلت نورانى شود و مردم از دست تو به سلامت مانند.
سه مطلبی که هفته پیش منتشر کردم:
پست های منتشر شده با هشتگ«حال خوبتو با من تقسیم کن» در یک هفته اخیر: