"روآن اتکیسنون" یا همان "مستر بین" معروف خودمان، در کار جدیدش ثابت کرد که هنوز چیزی از آن "مستربین" دوران جوانیاش کم ندارد. او همچنان استاد خنداندن با روشهای کاملاً خاص خودش است و با اینکه نزدیک به هفتاد سال سنّ دارد، در آخرین کارش یعنی سریال «مرد در برابر زنبور» دوباره خوش درخشیده است.
سریال را افشا نمیکنم ولی همینقدر بگویم که شروع سریال یک جورهایی مرا به یاد آن صحنه از فیلم عصر جدید انداخت که میخواستند آن دستگاه کوفتی را روی مرحوم مغفور جنّت مکان خُلد آشیان، چارلی چاپلین آزمایش کنند. تقابل افکار سودجویانه و پیچیده‌ی دنیای سرمایهداری با سادگی محض یک آسمانجُل پاپتی. تقابل ماشین با انسان و نگاه ماشینی به انسان:
داستان از جایی شروع می‌شود که مستر بین پس از مدتها بیکاری در یک شرکت خدماتی استخدام شده است. در اوّلین تجربهاش به عنوان کادر خدماتی و مراقبتی، وارد یک خانهی اشرافی می‌شود که تمام در و پیکرش هوشمند است و همه چیزش رمز دارد. خودتان تصوّر کنید یک کمدین حرفهای مثل "روآن اتکیسنون" قرار است در یک همچون موقعیتی چه دستهگلهای رودهبر کنندهای به آب بدهد!
درست یا غلط، سریال «مرد در برابر زنبور» از نظر دست‌انداز مانند فیلم «عصر جدید» چارلی چاپلین، بیشتر از اینکه تقابل یک مرد با زنبور را به نمایش بگذارد. تقابل دنیای سرمایهداری با یک آدم پاپتی را به نمایش میگذارد. ما پس از گذشت نزدیک به نود سال از فیلم «عصر جدید» و پیشرفت وحشتناک علم و تکنولوژی از آن زمان تا به امروز، دوباره به همان شکاف گریهدار همیشگی، یعنی شکاف عمیق بین دو طبقهی سرمایهدار و افراد کف جامعه، قههقه میزنیم. گویا پیشرفت علم و تکنولوژی فقط شکل این شکاف را تغییر میدهد ولی چیزی از عمق این شکاف کم نمیکند که هیچ، عمیقترش نیز میکند!
قسمت اول را علیالحساب و محض نمونه از همینجا تماشا کنید. اگر توانستید مقاومت کنید و دنبال قسمتهای بعدی نروید...!
فصل اول سریال «مرد در برابر زنبور» که به راحتی در دسترس است، فقط نه قسمت دارد و هر قسمت آن، بسیار کوتاه و حول و حوش ده دقیقه است.
اگر تاکنون موفق به دیدن این سریال نشدهاید و خیلی وقت است که دلتان برای یک خندهی دسته‌جمعی (به همراه خانواده و یا دوستانتان) و با صدای بلند تنگ شده است. دست به کار شوید. سریال جدید مستر بین را دانلود کرده و با هم به تماشا بنشینید. هنوز همین خندهها هستند که زندگی در بحبوحهی بحرانها را قابل تحمّل‌تر میکنند.
یادداشت مرتبط
دو یادداشت پیشین:
برای دستیابی به لینک نوشتههایم، می‌توانید به «پست‌های دست‌انداز به ترتیب تاریخ انتشار» و «پست‌های دست انداز(از الف تا ی)» و برای دستیابی به فهرست کتابهایی که تاکنون در یادداشتهایم از آنها نام بردهام به «دست انداز و کتاب» که زحمت جمع‌آوری تمام آنها را دوست خوبم، آقای حجت عمومی کشیده است، مراجعه فرمایید.
اگر دوست داری بنویسی ولی نمی‌دونی چی بنویسی، یه سری به پُست پایان‌نامه‌‌‌ی دست‌انداز! (آخرین گاهنامه) بزن!
اگر وقت دارید: به نوشته‌های هشتگ «حال خوبتو با من تقسیم کن» سر بزنید و اگر خودتان حال خوبی برای تقسیم داشتید، لطفاً دست دست نکنید و آن را با این هشتگ بین دوستان خودتان تقسیم کنید. بِسم‌ِ‌الله.
حُسن ختام: بیش از ماشینآلان به انسانیّت نیاز داریم!
