Dast Andaz
Dast Andaz
خواندن ۳ دقیقه·۶ سال پیش

علاجِ سرطان با چایِ نبات که نمی شه!

یکی از پرطرفدارترین نوشیدنی ها در میان یزدی ها،چای نباته.یادم نمی ره هر بار که می رفتم یزد،خونه مادربزرگم،یک لیوان چای زغالی برام می ریخت و اون رو تا لبش از نبات پر می کرد.به طوری که نصف چای داخل لیوانم می ریخت بیرون.بعدش می گفت:«چِشمات آب نشسته ننه،بخور خوبته!»و برای اینکه خدای نخواسته یه وقت اسراف نشه.اینقدر چای روی ته مونده نباتا می ریخت و هم می زد که هیچ اثری از اونا نمی موند.

برادرم وقتی دانشگاه یزد می رفت،مهمون مادربزگم بود.تعریف می کرد که یک روز آپاندیسش عود می کنه و مادر بزرگم مثل همیشه دست به دامن چای نبات می شه و اونقدر چای نبات به شکمش می بنده که آپاندیسش تا مرز ترکیدن می ره ولی چون عمرش هنوز به دنیا بوده،دایی مون که کمی مدرنتر بوده سر می رسه و می بردش بیمارستان و با یک عمل جراحی فوری،از مرگ حتمی(با چای نبات!)نجات پیدا می کنه. مادربزرگم تا روزی که زنده بود می گفت:«اگه دو سه تا دیگه چای نبات غلیظ می خورد و یه کم دندون روی جگر لامصبش می ذاشت،آپاندیسش دفع می شد(!)و نباید اون روز الکی این همه پول توی جیب دکترا می ریختن!»

داستان محبوبیت چای نبات در میون یزدی ها به همین جا ختم نمی شه.یک همکار یزدی دارم که پدر هشتاد سالش با اینکه پنجاه ساله توی تهران زندگی می کنه،هنوز اعتقادش به چای نبات رو از دست نداده.حتی به اندازه یه بال پشه.به طوری که همکارم تعریف می کرد وقتی به مناسبت تولد دخترش، فامیلای خودش و همسرش رو دعوت می کنه.توی جشن تولد چشم پدر پیرش به جمال نحیف و تکیده خواهر زن جوون همکارمون که سرطان خون گرفته بوده می افته.یواشکی علّت لاغر شدن اون بنده خدا رو از همکارمون که پسرش باشه می پرسه و وقتی می فهمه سرطان گرفته،دست به کار می شه و براش یه لیوان چای نبات خیلی غلیظ درست می کنه و به زور به خوردش می ده.بنده خدا می گفت تموم کسایی که توی اون مهمونی بودن نمی دونستن بخندند یا گریه کنن ولی پدرم سخت به کاری که می کرده باور داشته.خدا رو شکر خواهر زن همکارمون در کمال ناباوری و البته پس از چندین مرحله شیمی درمانی،معالجه شد.الان پدر همکارمون مدعی شده که خواهر زن همکارمون رو همون چای نباته خوب کرده.نه هیچ چیز دیگه ای!

اینا رو گفتم که برسم به اینجا:

گاهی برای رفع مشکلات بغرنج و عجیبی که(مخصوصاً توی این چند وقته)گریبانگیر کشورمون شده یه حرکتای مضحکی زده می شه که حقیر رو یاد این ماجرای چای نبات و سرطان می ندازه.یکی نیست به این عقلای مجری امور بلاد بگه:

"عزیزان!سرطان اگه به موقع تشخیص داده بشه،امکان داره خوب بشه ولی با چای نبات؟نه خدا وکیلی!"

به قول یزدی های عزیز که مثل همه مردم(چه تُرک و چه لُر و چه کُرد و چه بلوچ و چه...)برام عزیزن:

"بگی و بد باشی،بَعضِ اینه که نگی و خر باشی"

ترجمه(نمردیم مترجمم شدیم!):بگویی و آدم بدی باشی بهتر از اینه که نگویی و گمان کنند که نمی فهمی...یا یه چیزی تو این مایه ها!

"دوست مِگِه گُفتَمِت،دشمن مِگِه مُخواستَم بِگَمِت!"

ترجمه:(بعد از رخ دادن یک مصیبت و گرفتاری)دوست می گوید(قبل از اینکه گرفتار بشی)به تو گفتم و دشمن می گوید قصد داشتم بهت بگم ولی یادم رفت...یا یه چیزی تو این مایه ها!

سه مطلب قبلیم به ترتیب استقبال:

https://virgool.io/@Jalal-Mohseni-Sh/%D8%AE%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%82%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-dnnq0muugev0
https://virgool.io/@Jalal-Mohseni-Sh/%D9%85%D8%BA%D8%B2-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%AB%D8%A7%D8%A8%D9%87-%DA%86%D8%A7%D9%82%D9%88-umz7bw01n8a6
https://virgool.io/@Jalal-Mohseni-Sh/%D8%B3%D9%88%D8%B1%D8%A7%D8%AE-%DA%AF%D9%8E%D9%81%D8%AF%D8%A7%D8%B1-kuecgfp9ubsj


نقدمشکلاتاقتصادیسیاسی
«دنباله‌‎روِ هرکسی نباش، ولی از هرکسی توانستی یاد بگیر!» آدرس سایت: dastandaz.com | ویراستی: Dast_andaz@ | ایمیل: mohsenijalal@yahoo.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید