ﻛاﮊﻳنجهانگیرے·۲ سال پیشپناهمثل بچهای که از ترس پناه میبره به آغوش مادرش.مثل وقتایی که بارون میاد و پناه میبریم به سایبون، چتر .مثل وقتایی که گریه میکنیم و برای خفه ک…
ﻛاﮊﻳنجهانگیرے·۲ سال پیشیه جورایی بین زمین و هوا معلقم.احساس میکنم انقدر خودمو سرگرم کردمکه حتی یادم میره دقیقا دارم چیکار میکنم و روزامو چجوری میگذرونم.ذهنم فراموشیِ شدید گرفته جوری که اتفاقایی…
ﻛاﮊﻳنجهانگیرے·۲ سال پیشقلبم را ندیدهاید؟ گمشدهاست..از خانه فرار کرده بودم.نمیدانستم مقصدم کجاست فقط این را میدانستم در من کسی گم شده بود.رفتن وسوسهام کرده بود تا به دنبال گمشدهام بروم.هو…
ﻛاﮊﻳنجهانگیرے·۲ سال پیشفراغ!محبوبم سلام ؛بازهم منِ مزاحمِ همیشگی؛ بیا و کمی صحبت های منرا تحمل کن.جانم برایت بگوید:این روزها سخت و نفسگیر است گرد و غبارِ فراغ همه…
ﻛاﮊﻳنجهانگیرے·۳ سال پیشمجنون شده را تو از چه میترسانی؟درست همان لحظهای که نگاهم در نگاهت گره خورد!قلب من دُچارِ چشمانت شدبعد از چشمانت، فاصله باعث شدقلب من دُچار دلتنگیِ دیدارت شدآنقدر دُچار…
ﻛاﮊﻳنجهانگیرے·۳ سال پیشنوشتههایی چکیده از خون.پا برهنه فرار میکردم و جز لرزش هایِ بدنم چیزی را متوجه نمیشدم حتی نگاههای متعجب مردمانِ شهر.چند ساعتی بود که خودم را از شر آن خانهی ویرا…
ﻛاﮊﻳنجهانگیرے·۳ سال پیشاز کجا آمدهای؟...از کجا آمدهای؟از کجا آمدهای که این چنین با بودنت از تمام شکستگی های قلبم جوانهی عشق روییده است؟نکند بروی و گل عشق در قلبم پژمرده شود؟ای…
ﻛاﮊﻳنجهانگیرے·۳ سال پیشکاش...کاش دوست داشتن ها واقعی بودنددوست داشتن هایی از جنسمن تورا دوست دارم توهم مرانه اینکه فقط من تورا دوست داشته باشم!کاش بین دوست داشتن جادها…
ﻛاﮊﻳنجهانگیرے·۳ سال پیشداشتنتهرچند داشتنت برایم مقدور نیستاما من باز هم گستاخانه دنبال راه حلی برای داشتنت هستم ! سالهاست دلم بودنت رامیخواهد اما نبودت برایم مقدر شد!…
ﻛاﮊﻳنجهانگیرے·۳ سال پیشروزهای دلتنگیمن آنقدر دلم برایت تنگ است که..هیچ، بگذریم!راستی فاصله را میشناسی؟ : )!باز هم بگذریم..دلتنگ توام که به داد دلم برسیاما افسوس که جز فاصله…